۱۳۹۰ خرداد ۷, شنبه

تو مرد باش و من عاشق



نه من مرد اين بازى نيستم
 به بودنت عاشق شدم/ به بودنم عادت كردي  

به نبودنت دارى عادتم مى دهى حالا  
  
 نه من از اين بازى فرار مى كنم     
درست مثل نامردها  
من عاشق مى مانم و   

تو مرد باقى بمان در اين بازي
» ادامه مطلب

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۹, پنجشنبه

نگاه برهنه‌ات ..خوانش شعر دیگری از عباس معروفی



نگاه برهنه‌ات

شعری از: عباس معروفی
با صدای: شهاب‌الدین شیخی

ذریا دریا مهربانی‌ات را می‌خواهم
نه برای دست‌هام
نه برای موهام
نه برای تنم
برای درخت‌ها
تا بهار بیاید.

و تو فکر می‌کنی
زندگی چند بار اتفاق می‌افتد؟
و تو فکر می‌کنی
یک سیب چند بار می‌افتد
تا نیوتن به سیب گاز بزند
و بفهمد
چه شیرین می‌بود
اگر می‌توانستیم
به آسمان سقوط کنیم؟
چند بار؟

راستی
دریای دست‌هات
آبی زمینی است؟
می‌دانی
سیاه هم که باشد
روشنی زندگی من است.
و تو فکر می‌کنی
من چند بار
به دامن تو می‌افتم؟

من فکر می‌کنم
جاذبه‌ی تو از خاک نبوده
از آسمان بوده
از سیب نبوده
از دست‌‌هات بوده
از خنده‌هات
موهات
و نگاه برهنه‌ات
که بر تنم می‌ریخت.


عباس معروفی

این شعر برای سالگرد تولد آقای معروفی در  اردیبهشت سال ۱۳۹۰ ضبط شده است
» ادامه مطلب

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۸, چهارشنبه

شعر گرسنه


گرسنه هستم…
کمی شعر نوشتن می‌خواهم..
گرسنه هستم...
کمی کتاب ‌خواندن می‌خواهم.. 
گرسنه هستم.. 
کمی نامه نوشتن ...
 انتشار مقاله .....
گرسنه هستم......کمی پیاده روی خیس می‌خواهم
 گرسنه هستم….
ترا می‌خواهم….
نفهم…………

 تو هم که نبودن را انتخاب کردی میان وسوسه‌های شکسپیر..

از وقتی که تو نیستی گرسنه هستم…
مادر هم که ندارم تا به قمیت خوردن  یک سیلی‌حتا   
آن‌قدر دامن‌اش را  
 بکشم و گریه کنم...
بکشم و گریه  کنم…

بُکشم و گریه‌ام ننداز….


خسته از این بازی عین همان کودکی
 که کسی گریه‌های‌اش را دوست ندارد…
می روم پشت مُبل   
پشت تلویزیون   
زیر پتو…
یک جایی از این دنیا قایم می‌شوم و
مثل مرد!!!!
 ایستاده...
» ادامه مطلب

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۷, سه‌شنبه

حمله‌ی رسانه‌ای و تخریب مجتبا واحدی چرا؟


خیلی جالبه جماعتی که با توجه به برخی شرایط ویژه از ایران خارج شدند و بعد در زمانی که موسوی و کروبی در حصر بودند، شروع به بیانیه دادن کردند به نام « شورای هماهنگی راه امید» یک نفرشان نیز حاضر نیست اسم خودش را اعلام کند. بعد همین جماعت اکنون به صورت گروه فشار رسانه‌ای شروع کرده‌اند به فحاشی و تخریب مجتبا واحدی صرفا برای این که گفته‌است کروبی نماینده‌ای ندارد.. او با هویت آشکار حق ندارد صحبت کند اما شما در پشت پرده‌هایی که دقیقا روی‍‌تان نمی‌شود بگویید کی هستید حق دارید هم بیانیه بدهید و هم علیه هرکسی که حرف بزند و زیر قدرت شما نباشد شرع کنید به حملات رسانه‌ای.. 
جالی قضیه این‌جاست که برخی از این افرادی که شروع کرده‌اند به تخریب  واحدی در دوران بعد از جنبش سبز را پیوستن به رسانه‌های مجازی سبز  و نوحه و روضه خوانی در مدح و ثنای آن‌ها جایی برای خود پیدا کرده‌اند و گرنه این تخریب‌چی‌ها  نه یک روز و نه یک خط سابقه‌ی هیچ‌نوع کنشی چه سیاسی و چه مدنی و چه دانشجویی داخل ایران نداشته‌اند..
آن وقت می‌گویند ما داریم علیه گفتمان  تک صدایی خامنه‌ای و احمدی‌نزاد فعالیت می‌کنیم.. ولی تمام حرف‌هایشان عین آقای خامنه‌ای است. که دشمن در کمین همین اختلافات است، این نوع حرف‌ها وحدت شکن است ..نه واقعا به حرف‌هایتان نگاه  کنید و با حرف‌های آقای خامنه‌ای هنگام نصیحت مقایسه کنید؟

مجتبا واحدی حرف عجیبی نزده‌است.  تنها گفت آقای کروبی نماینده‌ای ندارد در آن شورا خوب واقعیت است. آن شورا از طرف جماعتی واقعا خودسرانه و تحت نفوز افرادی ویژه شکل گرفت . خوب شما حق دارید هر اسمی روی گروه خودتان بگذارید. اما حق ندارید گفتمان و حتا حرف زدن در مورد  جنبش سبز رو  ملک مطلق خود بدانید. .
شرم آور آن‌جاست که این افراد اکنون به سابقه‌ی شخصی می‌تازند که لااقل  مردم سابقه‌ی مطبوعاتی، کاری و  ارتباطش  با مهدی کروبی را می‌شناسند.  
» ادامه مطلب

خوشحالی از فحاشی.؟؟؟

اینکه روزنامهنگاران و روشنفکران و مدعیان حقوق بشر و اخلاق و همچنین مدعیان جنبش سبز، لینک فحاشیهای مردم را در ورزشگاه آزادی که تمامش فحشهای « جنسیتی» به « عرب» ها و البته«بسیجی‌»ها بوده، هی به اشتراک میگذارند آنهم با نیش باز و خوشحالی از اینکه «جنبش زنده است» نهتنها برای من جای خوشحالی ندارد بلکه اندوهبار استاگر فحاشی بد است،بد است چه بسیجی در راهپیمایی به ما و یا به فائزه هاشمی فحش بدهد و چه ما از فحاشی به خواهر مادر عرب و بسیجی خوشحال شویممیر حسین موسوی گفت آمده است چون بی اخلاقی در جامعه اوج گرفته بود.زیاده عرضی نیست همین..
» ادامه مطلب