ساعت یک و نیم بعد از ظهر به وقت اروپای مرکزی و چهار به وقت تهران دوست عزیزی بهم مسیج داد که:
- خیلی جات خالی امروز و امشب و روزهای بعد از این :*
نوشتم:
ای جانم.. دیشب دیر وقت داشتم بهت فکر میکردم... و به این که چقدر جایم خالی است... راستش این یک مورد دوست داشتم من اونجا بودم نه تو این جا به تو فکر میکردم و به دوستهای خوب دیگهمون... به همهمون.. :*
- خیلی جات خالی امروز و امشب و روزهای بعد از این :*
نوشتم:
ای جانم.. دیشب دیر وقت داشتم بهت فکر میکردم... و به این که چقدر جایم خالی است... راستش این یک مورد دوست داشتم من اونجا بودم نه تو این جا به تو فکر میکردم و به دوستهای خوب دیگهمون... به همهمون.. :*
نوشت: :)آخی عزیزم...امیدوارم روزهای خوبی بیان...امیدوار و نگران...امشب حرف از اینه که ملت میخوان بریزن بیرون و شادی کنن و اینا می خوان نذارن و تو آماده باش هستند.
نوشتم:
ولی در هر صورت به نظرم هماهنگ کنید و بریزید بیرون یک شادی جمعی حق این مردم است.. فکر میکنم اگر جمعیت زیاد باشه کاری نتونند بکنند... جام رو خالی کنید ها... زیاد...
باشه حتما حتما ؛*
بعدش انگار بغضام در نوشتن جاری شد و نوشتم:
میبوسمتون که رای دادین..... می بوسمتون که تسلیم نشدین.. می بوسمتون که امید رو بر ناامیدی ترجیح دادین. بگذارید بغلتان کنم.... بگذارید آغوشی بگشایم از این ۵۰۰۰ کیلومتر فاصله تا جای همه باشد..مارال قطعا روحانی برای من نه جانشین موسوی است و نه گزینهی اصلاح طلبانه... حتا میر حسین درون پرانتز برخی هم نیست. انتظار هم ندارم حتا با نتخاب شدن روحانی میر و شیخ از حصر در بیایند. چیزی که من رو خوشحال میکند. امید است.... و البته چیزی هم که اندوهگینام میکرد برخی بداخلاقیها و دروغگوییها و شهوت طلبیهای قدرت محض و کاسه لیسی بود....برای من مردم و امید و شدت و حدت شادی و اندوه از هرچیزی مهم تر است. بدون شک یادگرفتهایم که با یک انتخاب و یک شخص و حتا یک دورهی چهار ساله چیز زیادی تغییر نمیکند بلکه آنچه موجب تغییر میشود باور داشتن به همهی حق است حتا اگر همهی حق در دست ما نباشد و حتا اگر احتمال ستاندناش زیر صفر باشد اما زیر صفر است خود صفر نیست عدد است حتا اگر زیر صفر است...آن وقت است که حرکت به سمت بالای صفر معنا دارد... آن وقت است که اکنون از ۵۰۰۰کیلومتر دلمان برای بودن و شادی و بوسه و بغل در کنار هم تنگ میشود آنهم بعد از یک کنش سیاسی و اقدام برای استیفای حق ، نه بعد از عروسی یا تولد یا هر اتفاق شخصی و شاید بسیار با ارزشتر...سلام و بوسه مرا به آن خیابانها به آن هوای دود آلود. به آن مردمی که شاید هنوز میانشان پر از عقاید راسیستی و سکسیتی و جنسی و جنسیتی و فاشیستی باشد.. به همهی آنها که حتا برای ما حقی قائل نیستند. مردم همهی ما هستیم حتا وقتی از هم شکست میخوریم و حتا وقتی باهم یا برهم پیروز میشویم. این نوع پیروزیها اما «پیروزی -برای» است نه « پیروزی-بر» ...پیروزی برای امید برای مردم را تبریک میگویم .. حتا اگر نیم ساعت دیگر کودتا کنند و آرای قالیباف را بیش از حسن روحانی اعلام کنند...مهم پیروزی است.... پیروزی امید و ایدهی استیفای حق و وارد نشدن در بازیی که حاکم میخواهد ما در بازی نباشیممی بوسمت ای زن زیبا.. ای دوست رفیق ..عزیز... ای زنان زیبا.. ای مردان زیبا .. ای خیابان ها... ای شور امید و شور به خیابان رفتن و بلند بلند خندیدن .. چندان که خیابانخوابها حتا از صدای خنده ی شادی شما، خواب شان پاره شود....
عکس شادهای بعد انتخابت۹۲ امروز مردم تهران؛ عکاس: آرش عاشورینیا |
نوشت
چه جواب خوب و شاعرانه و دلگرم کنندهای عزیزم. حتی چند ساعت خنده و دلی لبریز از شادی این پیروزی کوچک بعد از این چند سال غنیمت بزرگیه. اما نمی تونم شور و شعف زیادی داشته باشم و خیلی نگرانم.
نوشتم:
آره میفهمم نگرانیات را . اما باید و باید یاد بگیریم این امیدها و شورهای فردی رو به سمت جمعی شدن برد. باید یاد گرفت عین عشق بازی آن را به فضایی برای گرفتن و پس دادن.. دم و بازدم و تولید «فضا» نه تولید خط یا پاره خط ، تبدیل کرد...
باید یاد بگیرم که زندگی را در اجتماع جریان بدهیم... در همان کافهها، کتابخانهها، کوهها و اتوبوسها و خیابانها .. دقیقا در جایی که سیاست نیست سیاست کرد...
یکی از اصول کارهای امنیتی و جاسوسی:)، می گوید. شک در جایی است که شک وجود ندارد. یا برعکس... سیاست را هم باید به جاهایی برد که «مردم» هستند و سیاست به معنای رسمیاش نیست... نباید این نسیم امید به لب ساحل که رسید به دریا سپرده بشه و بره .. بدون شک خودت بهتر میدانی که کار از امروز آغاز می شود..