لطیف هلمت، شاعر، نویسنده، مترجم و روزنامه نگارکورد، سال 1947میلادی درشهر"کفری" از توابع استان کرکوک کوردستان عراق و در خانوادهای اهل شعر و ادب متولد شد. لطیف هلمت از 12 سالگی شروع به خواندن شعر معاصر جهان، ازطریق زبان عربی می کند و نخستین مجموعه شعرش با عنوان "خدا و شهر کوچک ما " را در سال 1970 منتشر می کند. وی به همراه برادران «شاکلی» از بنیانگذاران نحله ادبی "کفری" کرکوک بود و به همین خاطر نقش بسیار تعیین کننده ای درسیر و دگردیسی تاریخی شعر کردی داشته و یکی از رکن های اصلی شعر معاصرکردی به شمار میآید. وی شاعری نوپردازاست و همواره به تجربه های جدید در شعر دست زده است و علاوه بر کردی به عربی هم می نویسد.
یکی از ویژگیهای شعر لطیف هلمت تصویر و تصورها و تجربههای نو در شعر است. هیچ کدام از شعرهای لطیف شبیه شعرهای قبلی وی نیست. زیرا که وی معتقد است شعر هرگز نباید پشت سرش را نگاه کند. همانطور که خودش میگوید « شعر گریز از مرگ است/ به همین خاطر/ هیچ وقت پشت سرش را نگاه نمیکند». شاید بتوان اصلیترین مفاهیم همیشگی شعرهای لطیف هلمت را مفاهیمی چون « عشق»، « مادر»ش و «سرزمین»اش. آن گونه که خود در یکی از شعرهایش میگوید: بسیاری از اتفاقات تاریخی زنده به گور شدند، از آن میان عشق من ، مادرم ، همچنین سرزمینام». اما نمیتوان از دو مفهوم « جنگ» و «صلح» هم بی تامل گذشت. آنقدر که او همزمان جنگ ستیز است و علیه جنگ در شعرهایش واژه کاشته است. احتمالا جنگ افروزان در زمین مین کاشته اند. از سوی دیگر نمیتوان ناامیدی شاعرانه و تلخ او را از ناتوانی «صلح» در شعرهایش نادیده گرفت. چندان که صلح را میستاید، بارها ناتوانی صلح در مقابل جنگ را به طنز میگیرد.
هلمت جدا از شعر، داستان و نمایشنامه برای کودکان می نویسد و تاکنون 17اثر در این زمینه ها از او منتشرشده است. 4کتاب درزمینه نقد ادبی، کتاب هایی در باره صوفی گری و دادائیسم و سوررئالیسم نگاشته است. همچنین دهها مقاله نیز درزمینه هایی چون: سینمای انیمیشن کودک، داستان و سینمای کودک منتشر کرده است.
شعرهای لطیف هلمت تاکنون به زبان های فارسی، عربی، انگلیسی، سوئدی، هلندی، آلمانی و فرانسوی ترجمه شده است. او عضو سندیکاهای روزنامه نگاران جهان، عراق و اقلیم کردستان و همچنین عضو اتحادیه نویسندگان کرد است و هم اکنون در شهر سلیمانیه کردستان عراق زندگی می کند.
هلمت تاکنون 18مجموعه شعر منتشر کرده که از جمله آنها می توان به: خدا و شهر كوچك ما( كركوك 1970)؛ گیسوان آن دختر سیاه چادر قشلاق و ییلاق من است-؛ گردباد سفيد (بغداد 1978)؛ نامههايي كه مادرم نخواند ( بغداد 1979 )؛ شعري كه تمام مي شود و تمام مینشود (بغداد 1979 )؛ صلح و جدلها در ميان شهروندان الكترونيك جمهوري لطيف هلمت ( سليمانيه 2000 )و.. نام برد.
در اینجا به مناسبت پایان سال ۲۰۱۳، سیزده شعر کوتاه را از لطیف هلمت را میتوانیم بخوانیم.
۱-
من هنوز
آب نبات را، آبنبات صدا میزنم و
زخم را زخم مینامام و
گُل را گُل
اما مادر
من دیگر تا آخر دنیا
به چه کسی بگویم مادر!
----
۲-
ای شعر
در دلی برایت گریه میکنم
که زبان را در آن کشتهاند
----
۳-
در جنگ
گیتار نوازان گوش میدهند
ژنرالها توپ و دوشکا
مینوازند
----
۴-
زبان سنگ اگر بیاموزی
مست میشوی
از طعم سکوت
---
۵-
رفاقت با سکوت
فریاد زدن را به من آموخت
---
۶-
من از استعمار متنفرم
اما دلم میخواهد وجب به وجب تو را
مستعمرهی خویش کنم..
نفت و خودخواهی
دموکراسی را زیر پا مینهند
---
۷-
تاریخ پست و بی وفاست
فقرا از او دفاع میکنند و
او به ستایش پادشاهان مشغول است
---
۸-
شادی را تقسیم کردند
خوب شد از این مفهوم زشت و کثیف
چیزی به آوارهها نرسید
--
۹-
به خیابانها شلیک نکنید
تا نام شهیدان شهید نشوند
---
۱۰-
گورستان شهری است
شهرونداناش
از تمامی معاهدههای جنگ و صلح
بیزارند.
---
۱۱-
دستهایم را بفشاری
از انگشتانم واژه و شعر میچکد
دستهایت را بفشارم
پنج شیشه عطر میان دستانم میشکند.
---
۱۲-
به پادشاهان بگویید ساکت؛
شاعری میخواهد سخن بگوید
به گردبادها بگویید
آرام بگیرند ؛
نرگسی میخواهد بروید
به گلولهها بگویید خاموش
کودکی میخواهد بخوابد
----
۱۳-
میترسم ببوسمت
به خانه که برگشتی دهانت بوی شعر بدهد
مادرت سرت داد بکشد:
باز کدام شاعر ولگرد تو را بوسیده است.
0 comments:
ارسال یک نظر