من یحیی گل محمدی را دوست میدارم. نه !صبر کنید قضیه فوتبالی نیست. درست است که من اهل فوتبالم و اتفاقا در بین باشگاههای ایرانی طرفدار استقلال و در بین باشگاههای جهان طرفدار بارسلونا. اما علاقهی من به یحیی گل محمدی بازیکن سابق و مربی حال حاضر باشگاه پرسپولیس هیچ ربطی به فوتبال ندارد. بلکه قضیه عاشقانهاست. باز هم اشتباه نکنید. متاسفانه :) دوجنسگرا نیستم و علاقهی عاشقانهی من ربطی به روابط دو همجنس و اصلا ربطی خود یحیی ندارد. من عاشق زنی بوده و هستم که بی محاباترین رابطهی عاشقانهی جهانم بوده و هست. زنی که در گفتو گوهایش میگفت که یحیی را دوست دارد. نه خود یحیی گلمحمدی را و به خاظر مسائل فوتبالی. بلکه یحیی گلمخمدی را از میان فوتبالیستها دوست میداشت زیرا که شبیه مردی بود که زمانی آن مرد را دوست داشته است. چهرهی یحیی برای زنی که من دوستش داشتم یادآور مردی بوده که دوستاش داشته است. من از آن روز با این که تیپ و قیافه و صورت یحیی جزو قیافهها و صورتهایی نیست که برای من دوست داشتنی باشد اما یحیی را دوست میدارم. حالا که پرسپولیس با مربیگری او نتیجه میگیرد با اینکه تیم رقیب من است. اما دوست دارم . هربار یحی لبخند میزند پیش خودم فکر میکنم یعنی آن زن هم لبخند یحیی را میبیند و با دیدن لبخند یحیی، لبانش به شیرینی لبخند گشوده میشود تا خاطرهی معشوقاش برایش زنده شود.
من به خاطر لبخند تو میتوانم تمام جهان را دوست داشته باشم . حتا اگر از خودت برای دوستداشتنات تنها باشم.من یحیی گل محمدیرا دوست دارم. لبخند بزن یحیی ! شاید میان آن همه لبخند آن زنی که من دوستش میدارم گاهی به اتفاق در برنامهای تلویزونی در عکس روی جلد نشریهای یا به هر دلیل دیگری.... لبخند تو را ببیند و لبخند بزند..لبخند بزن یحیی....
داگیر کردنی تاریکی
۵ ماه قبل
0 comments:
ارسال یک نظر