۱۳۹۳ اسفند ۱۵, جمعه

غریبانگی یک دست لباس کوردی

یک دست لباس کوردی حداقل چیزی است که از این هویت همیشه آواره، همراه خودت داری. اگر یک دست کامل هم نه، حداقل یک شال. یک روسری . یک عمامه چیزی از این کورد بودن رو با خودت داری 
فرقی نمی کند تهران باشی یا بغداد ، برلین یا پاریس. ... 
هرجا مراسمی جشنی عزایی مصاحبه ای کوفتی زهرماری نوشی یا نوشانوشی باشد، به تن می پوشی و راه می افتی. 
کورد بودن برای تو در زمان هایی که لباس کوردی ات را می‌پوشی معنی نمی دهد کورد بودن ات دقیقا در تمامی زمان هایی که لباس را به تن نداری و همه اش به دنبال روز بهانه ای می گردی که آن لباس را بپوشی برای تو یادآوری می شود تمامی زمان هایی که این دست لباس کوردی را هم چون سرنوشت همیشه آواره ات در چمدانت از سقز به تهران به سلیمانی به هولیر به برلین و پاریس و بروکسل و آمستردام به دوش کشیده ای
تو کوردی یک دست لباس کوردی و یک مشت شعرو ترانه کوردی و یک چمدان از تاریخ و جنگ و مقاله و مبارزه و روزنامه و سیاست سرود با خود حمل می کنی گاهی می پوشی شان که تنها کمی فراموش کنی. وقتی مثلا برای یک عروسی یک تظاهرات یا یک مصاحبه در یک تلویزیون کوردی دعوت می شوی
گاهی بی دعوت هم کوردی می‌پوشی و کورد می شوی اوجالان رست می گفت کورد بودن مصیبت است و فرار از آن بی انصافی است.
-----
فردای نوشتن این متن موقع مصاحبه مجری تلویزیون ازم پرسید؛ آقای شیخی آیا واقعا ما باید تنها یک روز رو به نام روز جهانی زن داشته باشیم و آیا چنین روزی اصلا کمکی به وضعیت موجود زنان می‌کند؟ گفتم ضمن این که نامگذاری هر روزی در تقویم به نام هر گروه انسانی یادآور تبعیض و ستمی موجود است صمن این که قطعا بودن روز زن به بررسی و مقایسه سالیانه وضعیت زنان و نیز نتیجه‌ی مبارزات شان کمک می‌کند، صمن اینکه موجب یادآوری همبستگی جهانی دوباره‌ی سازمان ها و جنبش‌ها و ارگان های زنان می‌شود. شاید زنان هم هم چون من کورد به یک روز احتیاج دارند تا در عین زنانه ترین و فمینیستی ترین حالت خویش، 364 روز دیگر سال را حتا برای یک روز به فراموشی بسپارند
شین- شین
6 مارس 2015

0 comments:

ارسال یک نظر