در این یادداشت کوچک می خواهم نتها و تنها یک سوال کوچک را مطرح کنم. معولا در بحثها و گفت و گوهایی که در مورد مسایل کوردستان و نیز دیگر مناطق ایران که سررمین قومیتها و ملیتهای دیگر ایرانی هستند نویسندگان و فعالان سیاسی و فعالان مدنی فارس و یا به هرحال متعلق به گفتمان مرکزگرایی و دولت ملت برخاسته توس رژیم پهلوی و جمهوری اسلامی، از فعالان و نویسندگان می خواهند که حتما مرز خود را با تجزیه طلبی و مزر خود را با احزاب و خلاصه هر بهانهی دیگری که به ذهنشان میرسد ، روشن کنند.
سوال اینجاست اگر شما قایل به این «اشهد گفتن» از طرف ما هستید و ما همیشه باید مرز خود را روشن کنیم چرا شما هیچ وقت مرز خودتان را با فاشیسم جمهوری اسلامی و منابع فکری که سازمان سپاه پاسداران تولید میکند روشن نمیکنید.. چطور است شما در مورد هر مسئلهای مطالب منتشر شده در سایتهایی چون بولتن نیوز و تابناک و فارس نیوز و رجا نیوز را به عنوان استهزا و مسخره نگاه می کنید و آنها را محض خنده در صفحات اینترنتیتان منتشر میکنید. اما تا بحث به کوردها میرسد حتا یک مو فاصله بین نگاه شما و نگاه حاکمیت فاشیست جمهوری اسلامی و سازمانی تروریستی به نام سپاه وجود ندارد؟
خوشتان بیاید یا نیاید بخش زیادی از این جنایات در ایران به نام شما و صددرصد به کام شما انجام گرفته است.
در واقع قضیه ما مردمی هستیم که تحت ستم سرزمینی، ستم ملیتی، ستم فرهنگی، ستم نظامی، ستم اقتصادی و نهایتا ستم نسل کشی و هویت کشی قرار گرفتهایم. واقعیت قضیه آن است این ما نیستیم که باید خودمان را توضیح بدهیم و از خودمان دفاع کنیم. این شما دوستان عزیزم هستید که باید از خودتان دفاع کنید و مرز بین خودتان و آن نگاه فاشیستی که منجر به تولید این همه جنایت شده است، روشن کنید.
حتا اگر مطمئن باشیم که حتا یک ثانیه از با این سیاست ها موافق نبودهاید به هرحال از این سیاستها منتفع شدهاید و همان طور که گفتم اگر به نامتان نبوده است به کامتان که بوده است. فقط و فقط یک لحظه تصور کنید که این شما بودید که
حق نوشتن و خواندن به زبان خودتان را نداشتید و آن موقع ما در مقابل حقوق حقه ی شما با بهانههای مزخرفی هم چون زبان مشترک و زبان رسمی و اینها می گفتیم حالا بگذریم از این بحث ها کشور به یک زبان نیاز دارد
حق داشتن هیچ سازمان سیاسی را که هیچ نداشتید در طول سی سال حق هیچ گونه مشارکت سیاسی به صورت مستقل را نداشته باشید و هرگز در مدیرت سیاسی نه تنها کشور بلکه منطقهی محل سکونتتان نیز مشارکت نداشته باشید و آن موقع اگر از حقوقتان حرف میزدیم سابقهی احزاب سیاسی که در سی سال گذشته رسما ترور انقلابی میکردند را پیش میکشیدیم و می گفتیم آخر شما در گذشته خشن رفتار کرده اید؟؟؟
حق حیات تان مثل اب خوردن با قتل و عام جنگ و غارت و اعدامهای دسته جمعی به رسمیت شناخته نمی شد و اگر هم از مخالفت با اعدام حتا حرف میزدیم بهتان میگفتیم ای بابا اعصاب ما را خورد کردید خوب جمهوری اسلامی همه را دارد اعدام میکند؟؟؟ واقعا همه را برابر اعدام میکند..
اینها تنها چند مثال کوچک و بارز است.
سوالم را این گونه تکرار میکنم کوردها از ۶۰ سال گذشته توان این را داشته اند که چندین گفتمان جدید و راههای جدید تولید کنند و حداقلاش این است که اولین سازمان رسمی دفاع از حقوق بشر در ایران توسط کوردها تاسیس شده است.
اما آیا شما توان تولید گفتمانی غیر از گفتمان سپاه پاسداران و دولت سابق پهلوی بوده اید..؟ آیا غیر از این است که همچنان ملاک حرفهایتان همان حرفها و اتهامات سایتها ی وابسته به سپاه است؟
خودتان را قاضی کنید و یک بار به خودتان بگویید آیا وقت آن نیست که شما مرز خود را با فاشیسم روشن کنید.
ما مرزمان با فعالیتهایمان روشن است.
همیشه از گفت و گو حرف زده می شود و همیشه و تقریبا همهی شما هم قایلید که جمهوری اسلامی قایل به گفت و گو نیست.. خوب اگر نوع نگرش و نوع استدلالهای شما نیز دقیقا همان چیزهایی باشد که جمهوری اسلامی میگوید.. آن موقع انصافا آیا امکان گفت و گو با جمهوری اسلامی وجود دارد ندارد با صاحب همان گفتمان امکان گفت و گو چطور ممکن است؟؟
اصل قضیه این است که جمهوری اسلامی منکر وجود مسئلهای به نام کوردستان است. مسئلهی کورد در ایران و ستم قومی و ملیتی و... را انکار میکند. خوب بسیاری از تحلیلها و نوشتهها و نظرها و مصاحبههایی نیز که از سوی دوستان غیر کورد در مورد کوردها منتشر میشود دقیقا بازگو کنندهی همانهاست.. فقط بدون فرمان قتل و عام که البته بعضی شرم هم نمیکنند و همین فرمان را هم صادر میکنند.
باز هم تکرار میکنم این نه یک بحث تئوریک بلکه صرفا و صرفا پیشنهادی است برای روشن تر شدن مواضع و راستش امکانی برای گفت و گو..
اگر به امکانی به نام گفت و گو معتقدیم امکان ندارد با گفتمانی که سالبه به انتفاع موضوع گفت و گوست خواستار گفت و گو باشیم.
گاهی به آسمان نگاه کن
پینوشت : دوستانم به من یادآوری کردند که در تیتر نوشتهام« نداریم» و باید مینوشتم« ندارید» اما این اشتباه نبوده بلکه عمدی بوده است. منظورم این است که وقتی دو طرفمان قایل به گفت و گو باشیم هر دو طرف باید مرزبندی داشته باشیم نه تنها یک طرف.. در واقع چون خود را معتقد به این گفتمان و جمعی میدانم که به امکان گفت و گو معتقد است عمدا از فعل جمع اول شخص استفاده کردهام و خطابم به همهما هست. ادعا کردهام ما مرزمان مشخص است اما مرز این گروه دیگر گفت و گو که در همین جمع مدعی گفت و گو ست کجاست؟