نگاه برهنهات
شعری از: عباس معروفی
با صدای: شهابالدین شیخی
ذریا دریا مهربانیات را میخواهم
نه برای دستهام
نه برای موهام
نه برای تنم
برای درختها
تا بهار بیاید.
و تو فکر میکنی
زندگی چند بار اتفاق میافتد؟
و تو فکر میکنی
یک سیب چند بار میافتد
تا نیوتن به سیب گاز بزند
و بفهمد
چه شیرین میبود
اگر میتوانستیم
به آسمان سقوط کنیم؟
چند بار؟
راستی
دریای دستهات
آبی زمینی است؟
میدانی
سیاه هم که باشد
روشنی زندگی من است.
و تو فکر میکنی
من چند بار
به دامن تو میافتم؟
من فکر میکنم
جاذبهی تو از خاک نبوده
از آسمان بوده
از سیب نبوده
از دستهات بوده
از خندههات
موهات
و نگاه برهنهات
که بر تنم میریخت.
عباس معروفی
این شعر برای سالگرد تولد آقای معروفی در اردیبهشت سال ۱۳۹۰ ضبط شده است
1 comments:
ممنون عالی بود هم شعر و هم صدا...کار قشنگی هم بود به مناسبت تولد معروفی عزیز این شعر را ضبط کرده بودین
ارسال یک نظر