۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۲, شنبه

برخوردکالاوار با زنان و مردان فعال فمینیست

مگر جلوه جواهری هم جزو اموال همسرش محسوب می شود؟


طرح نظریه ی حوزه ی خصوصی در جهان مدرن اگر چه به شدت رنگ و بویی بوروژوازی مابانه دارد،اما به هر حال یکی از مفاهیمی است که به یکی از ارکان زندگی «فرد»ی انسان مدرن تبدیل شده است. اما در نظریات منتقدانه ی فمینیستی یکی از بنیادین ترین نقدها به این نظریه، این است که حوزه ی خصوصی  در اساس حقی رابرای زن در نظر نمی گیرد. در واقع مرحله ی پیش روانه تر این انتقاد بر این باور است که زن نه تنها در جامعه ی مردسالار حوزه ی خصوصی  ندارد بلکه خود زن جزو حوزه ی خصوصی مرد در جامعه در نظر گرفته می شود. این نگاه نسبت به زن نه تنها در باور عمومی جامعه ی مردسالار بلکه در میان متفکران و اندیشمندان از دیرینه ترین تاریخ حضور و ظهور اندیشه، نیز وجود داشته است......


طرح نظریه ی حوزه ی خصوصی در جهان مدرن اگر چه به شدت رنگ و بویی بوروژوازی مابانه دارد،اما به هر حال یکی از مفاهیمی است که به یکی از ارکان زندگی «فرد»ی انسان مدرن تبدیل شده است. اما در نظریات منتقدانه ی فمینیستی یکی از بنیادین ترین نقدها به این نظریه، این است که حوزه ی خصوصی  در اساس حقی رابرای زن در نظر نمی گیرد. در واقع مرحله ی پیش روانه تر این انتقاد بر این باور است که زن نه تنها در جامعه ی مردسالار حوزه ی خصوصی  ندارد بلکه خود زن جزو حوزه ی خصوصی مرد در جامعه در نظر گرفته می شود. این نگاه نسبت به زن نه تنها در باور عمومی جامعه ی مردسالار بلکه در میان متفکران و اندیشمندان از دیرینه ترین تاریخ حضور و ظهور اندیشه، نیز وجود داشته است.



کنفسیوس زنان را به اطاعت و فرمان برداری از 3 مرد   توصیه نموده است وقتی دختر است اطاعت از پدرو وقتی همسر است، اطاعت از شوهر و اگر شوهر مرد اطاعت از پسر. ارسطو برای حضور انسان  در آرمان شهر چند شرط قایل بود. نخست این که عاقل باشد و برای بهره گیری و سنجش امور از عقل بهره بگیرد عقلی که به تایید عام رسیده باشد. دوم؛ آزاد باشد یعنی برده نباشدو سوم؛ این که دارایی و حوزه ی خصوصی داشته باشد. بر این اساس زن چنین شرایطی ندارد.چون  عقل ندارد( در واقع در دیدگاه فلسفه ی کلاسیک زنان امور را نه با عقل که با "حس" می سنجند).  چون خود جزو  دارایی و حوزه خصوصی شوهر یا پدر محسوب می شود بنا بر این نه دارایی دارد و نه آزاد است. این نگاه حتا در دوران مدرن هم که انسان از تفکر متافیزیک محور به تفکر انسان محور و زمینی روی آورد و از ابژه ی طبیعت به سوژه تغییر نگاه و منزلت داد هم چنان به شکل آب و رنگ گرفته ای حضور دارد. نفکر مدرن اگر چه برای انسان ،موقعیتی سوبژکتیو قایل بود و  انسان را در مقام«سوژه ی خود آگاه »قرارداد،  یعنی انسان مدرن نیز مشروط به شرایطی چون فاعل ِعاقل ِ شناسای آزاد در نظر گرفته می شد. اما باز هم در این نگاه منظور از چنین «فردی» «مردی» بود. و تا زمانی که کسانی چون جان استوارت میل و دیگر اندیشمندان با نگرش های فمینیستی به این مسئله توجه نشان نداده بودند هم چنان زن جزو حوزه ی خصوصی مرد بود.سوزان بوردو در مقاله ی« مذکر سازی دکارتی اندیشه» مفصلا به آن پرداخته است.


همان بحث قدیمی و نگرش ناموس وار نسبت به زن  زمین و مزرعه و مرز و محدوده که خود زن بخشی و متعلقی از آن محسوب می شود تا به امروز که مدعی زندگی در جهان مدرن و با ارزش های مدرن هستیم هنوز ادامه دارد. هنوز هم که هنوز است اگر به عنوان مثال یک کارمند زن خطایی در محل کارش ازش سر بزند مدیر و یا مسول مربوطه شوهر یا پدر یا برادر وی را در جریان می گذارد. اگر از دختری رفتاری مغایر ارزش هایی که خود به آن معتقدیم سر بزند به پدرش یا برادرش می گوییم. یا حتا خیلی از ماهایی که ادعای مدرن بودن در روابط فردی داریم و مثلا به آزادی های فردی در روابط بین دختر و پسر هم  معتقدیم در بسیاری از اوقات وقتی می خواهیم رفتاری را در دختری اصلاح کنیم می رویم و به دوست پسرش می گوییم(این امر حتا در میان خود زنان نسبت به زنان نیز دیده می شود).همین مسئله ای که مثلا زبان آموزی در آموزش گاه های زبان آموزی(کیش) در تهران، برای زنان متاهل مشروط به اجازه شوهر شده است و بسیاری از این مسایل دم دست!! که ظاهرا آن قدر در زندگی ما معمولی و طبیعی!! به نظر می رسد، آن را دم دست می پندرایم.


در واقع در جامعه ی مردسالار نگرش عام و حاکم بر این مبناست که زن نیز بخشی از اموال و دارایی مرد همانند خانه، ماشین، حساب بانکی ، شغل و ... محسوب می شوند. به این مسئله دقت کنید که مردی که مثلا خانه دارد شغل دارد  ماشین دارد و... به او پیشنهاد می شود که خوب حالا «یک زن هم بگیر» یعنی یکی از مواردی که باید داشته باشی ناقص است. به این مسئله این نکته را بیافزایید که هنوز هم که هنوز است به مردی که ازدواج نکرده پسر می گویند و این پسر بودن نه به معنای باکره بودن مرد است بلکه به معنای کامل نشدن معنا ماهوی«مرد» است.(که از دید جامعه ،مرد واژه ای است به معنای انسان).


اکنون به این خبر توجه کنید. مردی که اساسا خود ضد مردسالاری است در یکی از کنش های زندگی اجتماعی خود به عنوان یک شهروند در یک تجمع شرکت می کند. مرد بازداشت می شود. به روال بازداشتی های این سال ها بعد از بازداشت به خانه ی فرد بازداشت شده می ریزند و اساس و اموال و وسایل اش را با خود؛به بهانه ی تکمیل مدارک، می برند. اما در این آخرین مورد در مورد بازداشت این فرد ضد مردسالاری «زن» این فرد را نیز با خود می برند. زیرا از دید آن ها جلوه جواهری همسر کاوه مظفری که هر دو از فعالان کمپین یک میلیون امضا هستند، جزو اموال و داراریی ها و وسایل شخصی کاوه محسوب می شود. زیرا که کاوه هر چه قدر هم خودش بخواهد از تعریف مردسالارنه ی «مرد» بودن به دور باشد اما از دید جامعه و حاکمان اش« مرد» است.


فایل مر بوط: زنان


لینک های مربوطه:گردهمایی روز جهانی کارگر به خشونت کشیده شد: بازداشت حدود 150 نفر از مردم و فعالان کارگری و اجتماعی


ادامه خشونت در روز کارگر؛ بازداشت جلوه جواهری و تفتیش شبانه ی منزل برخی از اعضای کمپین

4 comments:

كاوه گفت...

از نظر اينان جز اين نيست!

بهاره گفت...

ببین همه ی اینا یه طرف،
اینی که درباره ی آموزشگاه کیش گفتی منو برده تو شوک !! اینا کی ان دیگه...من واقعا نمی دونستم این رو.

پويا عزيزي گفت...

سلام شهاب عزيز
كارت را خواندم و استفاده كردم و هميشه پايدار باشي

مهرنوش گفت...

سلام شهاب جان
زمانه ایست که غیر قابل تصور ترین اعمال هم قبل از آنکه حتی امکان یا عدم امکان وقوعشان به ذهنمان خطور کند توسط عده ای بی درنگ و فالبداهه اجرا می شود
ممنون بابت مطلبت مثل همیشه

ارسال یک نظر