۱۳۸۹ بهمن ۲۷, چهارشنبه

خبر مهم/ اتهام تیم تشکیلاتی منافقین به صورت فله‌ای به بازاداشتی‌های روز۲۵ بهمن

بنابرخبرهای که هنوز از هیچ منبعی تایید نشده  حکومت می‌خواهد که به صورت فله‌ای به تعدادی از بازداشتی‌های روز ۲۵ بهمن که احتمالا از میان افراد ناشناس خواهند بود، اتهام عضویت در تشکیلات منافقین( سازمان مجاهدین خلق) بزند.
یکی از طرح‌های تیم اطلاعاتی و امنیتی دولت کودتا برای برخورد شدید تر با جنبش سبز و به ویژه حوادث روز ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ این سناریو است که تعدادی از بازداشتی های روز بیست و پنج  بهمن را به عنوان یک تیم تشکیلاتی که به  صورت منسجم و برنامه‌ریزی شده وارد ایران شده‌اند به قوه‌ی قضاییه و رسانه‌ها معرفی نمایند و با این بهانه جنبش سبز و راه‌پیمایی‌های مردم معترض را به عنوان رفتاری تشکیلاتی از سوی منافقین جلوه بدهند.
اگر چه در چند سال اخیر به طور معمول این اتهام را در پرونده‌ی بسیاری از فعالین حقوق بشر گتجانده‌اند و معمولا یکی از محور‌های بازجویی از فعالان مدنی و حقوق بشری، نحوه‌ی ارتباط با سازمان مجاهدین خلق بوده است و بیشتراوقات نیز در اثبات قضایی آن ناتوان بوده‌اند. اما این بار در این طرح جدید قرار است به احتمال زیاد عده‌ای ۲۰ و یا ۳۰ نفره را از میان بازداشتی‌ها  به عنوان یک تیم تشکیلاتی معرفی کنند.
این شائبه از آن‌جا تقویت می‌شود که در همین یکی دو روزه رسانه‌های دولت کودتا و دیگر رسانه‌های حامی آن  به طرز کاملا یک‌نواخت و هم‌‌آهنگ، دقیقا از  کشته شدن شهیدان جنبش به دست نیروهای منافقین می‌نویسند. همه‌ی این رسانه‌ها بدون یک کلمه تفاوت در ادبیات به کار رفته می‌نویسند« در حمله‌ی  منافقین»، « در آشوب‌های خیابانی که  توسط منافقین» ایجاد شده بود و دیگر عبارات مشابهی از این دست را تکرار می‌کنند. حتا در حرف‌های سردار رادان فرمانده‌ی نیروی انتظامی نیز این اشاره به منافقین به شدت مورد تاکید قرار می‌گرفت. این در حالی است که پیش‌تر در حوادث مشابه هر کدام از این رسانه‌ها ساز خود را می‌زدند و یکی از عبارت « اوباش» استفاده می‌کرد و دیگری از « عده‌ای سلطنت طلب» و « خس و خاشاک» و « شکست‌خورده‌ی سیاسی» و یا ترکیب‌هایی از این عبارات. اما این بار ادبیات سایت، تابناک و کیهان و خبرگزاری مهر و فارس نیوز و رجا نیوز دقیقا در نسبت دادن تجمعات  و قتل شهروندان به منافقین مشابهت کم نظیری دارد.
از سوی دیگر اصرار بر بسیجی بودن دانشجوی شهیدی که تمام مدارک  و دلایل عقلی  و نقلی بر علیه بسیجی بودن وی است و اصرار بر این‌که وی به دست منافقین کشته شده است و ادعای این‌که منافقین  در خیابان و در میان مردم  از اسلحه استفاده کرده‌اند، طرح این توطئه‌ی شوم دولت کودتا را بیشتر به حدس نزدیک به یقین تبدیل می‌کند.
این خبر ابتدا توسط یک فرد بسیار مطمئن دیروز غروب به من رسید  و من گمان بردم که  ممکن است یک تحلیل شخصی باشد. اما در چند ساعت گذشته از برخی منابع دیگر نیز به من رسیده است. حتا منابعی که درون حاکیتی هستند و در یک گفت و گو به یکی دیگر گفته‌اند که « این بار بد آشی براتون پختیم». حاکمیت با این‌کار می‌تواند سران جنبش و مردم مسالمت‌جوی معترض را در دوراهی دفاع از مجاهدین و یا سکوت در برابر چنین اتهامی قرار دهد تا به خیال خودشان با این‌کار پرونده‌ی فتنه‌ی ۸۸ را به نام مجاهدین خلق رقم بزنند تا افکار عمومی داخل ایران را بیشتر در برابر جنبش سبز مخدوش نمایند. در واقع می‌‌خواهند همه‌ی این افراد را نیز به صورت دسته‌جمعی به عنوان نابودی و انهدام شبکه‌ی تشکیلاتی منافقین به اشد مجازات برسانند.


پی‌نوشت: بدون شک من نیز مطمئن نیستم و نمی‌توانم صد در صد این مسئله را تایید کنم چون هیچ مدرک قابل توجهی ندارم. اما به نظرم آمد لازم است  که این هشدار داده شده از داخل ایران را بنویسم. از داخل ایران خبرهای خوبی به گوش نمی‌رسد.

 این لینک‌ها را ببینید:

3 comments:

نیم گفت...

http://persian.nim.ir/?p=4133

موافق ام

اینجا هم شنیده ام

نیم گفت...

موافقم

اینجا هم نوشته ام

http://persian.nim.ir/?p=4133

شهاب‌الدین گفت...

خواندم تحلیل‌تان را.. راستش مطلب من در اصل یک خبر است که البته برای این خبر شواهدی‌هم ذکر کرده‌ام. دروقاع باید بگویم این مسئله در میان حاکمیت وجود دارد و در حال اجرا است.. این خبر را نوشتم که در جریان باشیم و بدانیم که زیاد فرصت نداریم برای واکنش. دیر بجنبیم خیلی اتفاقت تلخی خواهد افتاد..

ارسال یک نظر