۱۳۸۹ اسفند ۳, سه‌شنبه

شرح این قصه‌ی جان‌سوز نگفتن تا کی) بریده شدن با گیوتین(

یک‌سال دقیقا یک سال از زمان خروجم از ایران گذشت.. پارسال ۱۹ فبریه  از مرزی گذشتم   که هم مرز من بود و هم مرز من نبود...مرز گریزی ویژگی ذاتی من در هر امری بوده است و آدم‌های مرز گریز معمولا دیگران را نگران و هراسان می‌کند..من مرزهایی را که من هیچ مشارکتی در تعریفش نداشته‌ام نمی‌توانم قبول داشته باشم. مرز‌هاییی که دیگران در حوزه‌ی اخلاق و هنجار‌های اجتماعی و سیاسی گذاشته‌اند..من مرز گریز اما از داستان آن از مرز گذشتن رخمی برداشتم که اسمش را گذاشتم»بریده شدن با گیوتین« که از امشب  به صورت دنباله دار تمام این داستان را می‌نویسم..
دقیقا از آن‌جا که آغاز شد.. و البته جواب برخی ناملامیت‌ها و برخی نادوستی‌ها و برخی کم مهری‌ها را نیز خواهم داد. به قول معروف آسیاب به نوبت. می‌خواستم در سالروز تولدم بنویسم اما هم زمان شد با قضایای  درخواست موسوی و کروبی برای ۲۵ بهمن بعد منتظر ۱ اسفند شدیم و البته داستان شهادت محمد مختاری و صانع ژاله  و مسئولیت‌هایی که بنابه برخی شرایط در آن لحظات بر دوش من و تنی چند از دوستانم بود باز مانع شد. می‌دانم اگر باز هم به تاخیر بیندازم دیگر زمانی نخواهد ماند. آن موقع‌ها یعنی همان موقع خروج در اولین شب شروع کردم به  نوشتن این مطلب.. و اتفاقا عنوان مطلب این بود« النجات فی‌الکذب آقای بازجو». به گمان این‌که من هم مثل بسیاری دیگر  زمان انتقالم کوتاه خواهد بود نگه داشته بودم تا زمان خروج و در امنیت و آسایش آن را بنویسم اما زمان طولانی و طولانی تر شد. تا اینکه دیگر لطف مطلب از دست رفت و درست در روزهای انتقالم عده‌ای  که دست مرا از اینترنت و هر گونه تماسی کوتاه می‌دیدند شروع کردند به برخی عقده گشایی‌ها که هنوز هم نمی‌دنم این ‌همه عقده از کجا و سر چی سر من خراب شده است. تا وقتی که کمی استقرار یافتم دیگر آن قدر از ماجرا گذشته بود که دیگر باز کردن مطلب لطفی نداشت. حالا تنها بهانه‌ام یک سالگی ین خروج است و دیگر این بهانه را از دست نخواهم داد. حتا اگر یک نفر هم این مطالب را نخواند..برای من هم این است که آن‌چه رفته است حقیقتش نوشته شود. نوشتن تنها سرزمین من است. زیرا بدون مرز است و مرز را بر نمی‌تابد برای همین نویسنده‌ها معمولا هیچ وطنی را بر نمی‌تابند و می روند. می نویسم  تا به زندگی در این سرزمین ادامه دهم.

0 comments:

ارسال یک نظر