۱۳۸۸ شهریور ۲۱, شنبه

در یک سالگی وبلاگم به این جا آمدم

درست یک سال پیش در چنین روزی یعنی 21 شهریور ماه 1387 در ساعت 6:52 دقیقه ی بعد از ظهر اولین پست این وبلاگ را با نام «نوشتن اوج نا امیدی»  در وبلاگ قبلی ام نوشتم. بعد از روزها و ماه ها دغدغه برای باز کردن یک وبلاگ با نام واقعی خودم، هم چنین همانطور که در همان یادداشت نوشتم به اصرار بسیاری از دوستان مبنی بر این که نوشتن در فضای اینترنتی  حداقل فایده اش این است که مطالبت را برای همیشه قابل دسترس می نماید و بسیاری دلایل دیگر تصمیم گرفتم وبلاگم را راه اندازی کنم.
اکنون 1 سال از آن تاریخ می گذرد و من خود خرسندم. اگرچه کارنامه ای آن چنان قابل دفاع ندارم. اما برای خودم خرسندم که به روزهای مداوم نوشتن که در سال های 76تا78 داشتم برگشتم. تجربه های گرانقدری آموختم و تمام تلاشم این بود که دغدغه های نوشتنم را صادقانه با خوانندگانم در میان بگذارم.انسان شرقی و به تبع آن انسان خاورمیانه ای و هم چنین انسان کورد، هرگز نمی تواند یک دغدغه ای باشد. حال در نظر بیگرید که کسی چون من شاعر باشد، رزونامه نگار و فعال حنبش زنان و فعال حقوق بشر و  دانش آموخته ی جامعه شناسی نیز باشد. با این اوصاف نوشتن را از کدام سو و  بر کدام موضوع متمرکز کنم پرسشی است بی پاسخ. به عنوان دانش آموخته ی جامعه شناسی دست دارم مقالات جامعه شناسانه بنویسم و به عنوان شاعر دوست دارم از مسایل ادبی برکنار نباشم و به عنوان روزنامه نگار دوست دارم مقالاتی در حوزه کاریم نیز بنویسم. به عنوان فعال جنبش زنان و دانش آموخته ی چنین رشته ای نیز نوشتن از زن و برای زنان حاصل باورهایی کهن سال در من است. دوست داشتم از معلمی و از دانش آموزانم بنویسم. نمی توانم از مسایل سیاسی روز و از مسایل فرهنگی و سیاسی کورد و  کوردستان بی بهره و بی نوشتن باشم. هر کدام از این ها خود به تنهایی وبسایتی می طلبد و از سوی دیگر درد کوردی ننوشتن  درد دور و هم نشینی همیشگی است.
با این همه در طول این یک سال سعی کردم در حد توان و بضاعتم از همه ی ای موارد تا حد ممکن بنویسم. قاعدتا اصلی ترین آن ها مسایل زنان و مسایل کوردستان و نیز در این چند وقت اخیر مسایل مربوط به انتخابات بود. گاه رویه خبری را نیز در وبلاگم فراموش نکردم و خبرهای خیلی مهم را نیز در وبلاگم قرار دادم. ترس بی هوده از انتشار شعرهایم و به اشتراک گذاشتن آن ها را نیز در این وبلاگ تجربه کردم هر چند محدود. تا آن جا که فرصت اش بوده از ترجمه ی برخی متون ادبی(شعر) کوردی غافل نبوده ام سعی کرده ام ترجمه هایی روان و قابل فهم و قابل انتقال و استفاده  ارائه دهم. گاه نوشت ها و خود نوشته هایی به نام نامه ها و مطالب شخصی هم داشتم به ویژه که خودم بخش کوچک «نامه هایی به هوای جان »  را بسیار دوست داشتم و سعی می کنم در مسیر آینده بیشتر از آن استفاده نمایم.
صادقانه بگویم انتظار چنین استقبالی از بلاگی تازه کار را نداشتم. وبلاگی بدون هیچ هیاهوی تبلیغاتی  و لینک دادن و لینک گرفتن و کامنت و کامنت گذاری و همه ی ادا و اطوارهایی که شاید هم ادا و اطوار نباشد و حق دیگران باشد. اما من اهلش نبودم. با این وصف در پایان 1 سالگی عدد بازدید کنندگان این وبلاگ به 36740 نفر رسید یعنی ماهی بیش از ۳۰۰۰بازدید کننده. من خود از این مقدار بازدید کننده خرسندم و همانطور که بارها گفته بازهم می گویم که سپاسگزار حضورتان بوده و هستم. در این مدت از 146 کشور دنیا بازدید کننده اشته ام و 41 کشور آن بالای 8 نفر  خواننده داشته ام.16 کشور آن بالای 100 مراجعه کننده ی دایمی داشته ام که به تبع سهم کشور ایران از همه بیشتر و بعد از ایران آمریکا آمار قابل توجهی دارد. در بیش از 50 سایت نقل مطلب به صورت مستقیم و غیر مستقیم از مطالب وبلاگم  صورت پذیرفته است. در این یک سال  که روز به روز از آفتاب عمر رسانه های مستقل می کاهید من به صورت عمده تنها با روزنامه ی اعتماد و روزنامه الکترونیکی روز آنلاین همکاری داشته ام که همین جا تشکر خود را نثار هم کاران و دوستانم در این رسانه ها می نمایم. عمده ترین سایتی نیز که با آن هم کاری داشته ام سایت«تغییر برای برابری» بوده است.  
کامنت های وبلاگ:
در مورد کامنت ها شاید به اعتقاد برخی آن چنان دمکرات برخورد نکرده ام. اما دلیل آن را بارها گفته ام و یک بار دیگر می گویم من کامنتی را منتشر می کنم که اولا ربطی به موضوع و محتوای وبلاگ من داشته باشد. دوما در مورد اشخاص حقیقی و حقوقی  حاوی مطالب توهین آمیزی نباشد. چه این شخص حقیقی خودم باشم چه دوستانم چه  حتا کسانی که خود در نوشته های شان و وبلاگ های شان به فحاشی به من  مشغول بوده اند اما من در مورد آن ها نیز چیزی را نگذاشته ام منتشر نمایم. به عنوان مثال خواننده ای که می آید در وبلاگ من فحش های بی ادبانه به خودم و مادر فوت کرده ام می نویسد  واقعا انتظار دارد من آن ها را منتشر نمایم؟ هرچند خود فحاشی را نیز حاضرم منتشر کنم به شرط آن که طرف شجاعت این را داشته باشد که نام واقعی خود را بنویسد. به عنوان مثال در وبلاگ من به اشخاصی چون اقای توکلی، اقای لطیف پور، اقای امین پور، آقای شریفی ، سایت تغییر سایت، شارنیوز، اقای ولد بیگی،  اقایان خاتمی، کروبی، احمدی نژاد و... فحاشی  و بی ادبی صورت گرفته است. بارها گفته ام که دوست گرامی این اشخاص حقوقی و حقیقی خودشان سایت، وبلاگ، ایمیل، تلفن و هزاران رسانه ی ارتباطی دیگر دارند که شما می توانید از طریق آن ها  هر خواسته ای دارید به اطلاع شان برسانید. چرا فکر می کنید وبلاگ من جای بی ادبی و جسارت به دیگران است. اگر می گویم حاضرم بی ادبی ها را منتشر کنم تنها جسارت های بی ادبانه ی شمارا نسبت به خودم حاضرم منتشر کنم نه نسبت به دیگران. از سوی دیگر من با همه ی هویت واقعی و همه ی نشان های قابل پی گیری در دنیای مجازی و غیر مجازی می نویسم. چگونه می توانم نظر کسی را که با نام مستعار می نویسد و بدون هیچ نشانه ای در وبلاگم منتشر کنم که معمولا حاوی توهین و جسارت است.
یک نکته ی قابل تامل در مورد کامنت ها برای خواننندگان فارس زبانم را نیز قابلا به یاد آوری می دانم. دوستان عزیزی گاه گله کرده اند که چرا هم زبانان من به زبان کوردی کامنت می گذارند؟ قبلا هم پاسخ داده ام که اگر مثلا گاه برخی دوستان در یک وبلاگ فارسی که متعلق به نویسنده ای فارس زبان و خواننده ای فارس زبان است کامنت به زبان های انگلیسی یا آلمانی و فرانسوی می گذارد، اشکالی ندارد و نشان از کلاس بالای خواننده است اما اگر به یکی از زبان های ایرانی کامنت بگذارد آن موقع خلاف رویه ی دموکراتیک است و حق خواندن و فهم کامنت را از دیگران گرفته است؟ این تقصیر من نیست که ما به عنوان اعضای یک کشور از زبان هم دیگر بی خبریم و در عوض هزار و یک زبان دیگر را می دانیم. هم چنین کسی که به وبلاگ من مراجعه می کند مهمان خانه ی مجازی من است. آیا می توانم  به مهمان هم زبانم بگویم لطفا با یک زبان دیگر در خانه ی خودم با من سخن بگو؟ اما از دوستان هم زبان می خواهم اگر دوست دارند دیگران نیز از فحوای کلام شان آگاه شوند و اگر مورد خصوصی نیست می شود که کامنت تان را فارسی بنویسید تا دیگران نیز در نظر شما مشارکت کنند. همین.
تبادل لینک و نقل مطلب از وبلاگ من:
در مورد تبادل لینک که مطمئنا می دانید یک امر اختیاری است.  هرگز پنهان نمی کنم از این که کسی در وبلاگش به وبلاگ من لینک بدهد خوشحال می شوم، مگر این که محتوای وبلاگ مورد تایید من نباشد، اما برای این که کسی به من لینک بدهد هرگز تلاشی نکرده ام. هم چنین در مورد این که من به چه وبلاگی لینک می دهم باید بگویم که شرط اول این است که نویسنده با نام واقعی و کامل بنویسد.به وبلاگ هایی که با نام مستعار می نویسند حتا اگر  متعلق به دوستانی باشد که می شناسم شان، باز  هم لینک نخواهم داد. شرط دوم این است که محتوای وبلاگ هم خوانی با مطالب وبلاگ من داشته باشد. مثلا وبلاگ های تفریحی و سرگرمی قاعدتا با تمام احترامی که برای شان قایلم نمی توانند جزو لینک های من باشند.
در مورد نقل مطالب وبلاگم باید به عرض برسانم که هیچ کس حق انتشار مستقیم مطالب من را ندارد مگر این که خودم آن مطلب را برای  سایت یا نشریه ی مذکور ارسال کرده باشم و اگر کسی می خواهد مطلبی از من را نقل نماید لطف نماید که با لینک به وبلاگ خودم این کار را انجام بدهد. از کپی پست مطالبم هیچ خرسند نیستم و ان را امری غیر اخلاقی می دانم نهایتا با نقل خلاصه ای از ملب و نقل مستقیم به لینک مطلب اصلی در وبلاگ من.
اکنون و بعد از یک سال صادقانه بگویم که برخلاف رویه ی معمول که می نویشند مرا به سخت جانی خود این گمان نبود، باید بگویم مرا به سخت جانی خود این گمان بود و اتفاقا گاه فکر می کنم که آن چنان که باید سخت جان نبوده ام.
از همان ایام انتخابات که وبلاگم مورد یکی دو حمله قرار گرفت، سعی کردم که وبلاگی دیگر را با همین نام و همین آدرس در بلاگ اسپات بگشایم که هم آدرس توسط کس دیگری ثبت نشود و هم اگر روزی این وبلاگ به باد فنا رفت بتوانم از آن جا استفاده نمایم. و راه انتقال کلیه ی مطالب را با همان تاریخ و همان کامنت ها و همان ویژگی به وبلاگی دیگر آموختم و این کار را کردم. اما منتظر ماندم تا سر اسل این وبلاگ برسد. اکنون خرسندم که به اطلاع برسانم وبلاگ من به آدرس: http://shahabaddin.blogspot.com و با همین عنوان« نه از جنس خودم نه از جنس شما» منتقل شده است. در واقع دیگر خوانندگان نیازی به این وبلاگ ندارند و از همه ی  دوستانی که لینک وبلاگ مرا دارند در خواست می شود که لینک وبلاگ مرا به این آدرس تغییر دهند.
در پایان چیزی ندارم برای گفتن جز دعا و آروزی همیشگی ام برای همه ی شما که سربلند و آزاد و برابر و شاد و اندیشه ورز بدون تعصب باشید و باشم.

4 comments:

مازیار گفت...

سلام کاک شهاب،سالیادی دامه رزاندنی ئه م وبلاگهجوانه ت لی پیروز بی،وه لا تو به یه ک سالی به ته نیا به قه د ته واوی وبلاگستان فعالیتت بوه،هیوام ئه وه یه که هه ر به ر ده وام بی
بو ئه وه یشی که هه میشه چاوت تی مانویه سپاست ئه که م کاکه

Behrooz Fateh گفت...

salam, yek salegie weblog ra be shoma tabrik migoyam. omidvaram hamchenan dar kare neveshtan an ham an neveshtehaye khoob) payedar bashid)
brat, Behrooz

ناشناس گفت...

سلام و ارادت جناب دکتر فاتح عزیز. ممنونم از لطف تان و خوشحالم از حضورتان. دوستانی مثل شما گران قدرند و عزیز و راهنمایی های شما می تواند کمک بزرگی برای من باشد.
مازیار جان از لطف و بزرگواری شما نیز سپساگزارم.

ساناز گفت...

یک سالگی وبلاگ نویسی ات و تولد این وبلاگ و اون وبلاگ مبارک.امیدوارم همیشه پرتوان بنویسی

ارسال یک نظر