نوجون که بودم. معمولا گفته میشد که « فلان دختر، پردهاش پاره شده است. خب این گفتن هم همراه بود با یک آه و حسرت و یا یک نگاه و گفتار مبنی بر تباه شدن آن عضوی که پردهاش پاره شده یا حتا خود آن انسان... حتما میدانید که چطوری می گفتن هی! وای ! شنیدی فلانی پرده اش پاره شده...!؟
.من خیلی هم چشم و گوش بسته نبودم.... اما همیشه تصورم این بود پردهی واژن .. هم چیزی است مثل پردهی گوش... پردهی چشم و این جور چیزها بود... بنابراین در باور من، همانظور که پاره شدن پردهی گوش منجر به «کر شدن» و پاره شدن «چشم» منجر به «کور شدن» میشد. گمان من هم این بود پاره شدن پزده بکارت، یعنی زایل شدن عضو جنسی زن یا دختر... خلاصه این که بعد از بارها و بارها یک بار که دختری که در موردش حرف زده می شد را می شناختم و از دخترهای محله مان بود... پرسیدم یعنی اون بیچاره دیگه نمیتونه رفع ادرار کنه یا نمی تونه سکس انجام بده... که دوستانم با نگاه عاقل اندر سفیه ناباورانهای بهم گفتند... اولا چه ربطی به شاش داره... دوما سکس هم که دقیقا بعد از پاره شدن این پرده می تواند سکس واقعی وکاملی باشد ... حالا این نگاه من بود که تبدیل به ناباوری و نگاه عاقل اندر سفیه شد... و پرسیدم خب اون وقت این داد و بیداد و هوار سر چیست اگر هیچ آسیبی به اون آدم نمیرسه...؟ گفتند خب خنگول وقتی یک دختر پردهاش پاره می شود یعنی این که سکس کرده و دیگه هیچ مردی با اون ازدواج نمیکند ..دوباره متعجبتر پرسیدم یعنی چی ؟ چرا مگر مردی که با زنی ازدواج کند نمیخواهد با او سکس کند... دادشون در آمده بود و فکر میکردند من دستشون میاندازم ولی حقیقتا من نمی فهمیدم خب مشکل کجاست. گفتند خب معلوم است مردی که با زن ازدواج میکند میخواهد با اون سکس کند..
پرسیدم خب مشکل کجاست وقتی زن زمانی میتواند سکس کند که آن پرده که شما میگویید نداشته باشد و مرد هم میخواهد با همسرش سکس کند و در ضمن مشکلی هم از نظر رفع ادرار ندارد پس مشکل کجاست که وقتی آن پرده پاره شود....شماها و مردم معمولا داد و بیدادتون میره هوا...؟
گفتند تو اصلا حاضری با زنی که قبل از تو با یکی دیگه سکس کرده ازدواج کنی؟؟ (من تا آن موقع و سالها بعدش اصلا تجربهی جنسی نداشتم)قصد ازدواج هم نداشتهام و تا امروز هم ندارم و فکر کنم هرگز نخواهم داشت). در جواب گفتم اولا من که قصد ازدواج مدارم به فرض هم داشته باشم احتمالا بعد از ۲۷ و ۳۰ سالگی خواهد بود خب قاعدتا با زنی ازدواج خواهم کرد که هم سن و سال باشیم یعنی یک زن حدودا بین ۲۷ تا ۳۰ و اندی ساله . خب قاعدتا احتمالا چنین زنی سکس داشته است. احتمالا من هم آن را تجربه کردهام. ... خب طبیعی است ....داد زدن سرم طبیعی است؟؟؟!!! گفتم خب ببینید الان در حال حاضر شماها معمولا من رو مسخره می کنید که رابطهی جنسی ندارم اما شما که همهتون دلتون میخواهد با زنها سکس داشته باشید مگرنه .... گفتند چرا؟ گفتم خب چطوری شما هم دلتون میخواهد با دخترها سکس داشته باشید و هم دلتون میخواهد که زنها قبل از ازدواج سکس نداشته باشند.... مطمئنم آنها فکر میکردند من احمقم ولی خب من این پارادکس رو اجمقانهتر میدونستم... گفتند خب ما با دختری که سکس کنیم یا خودمون باهاش ازدواج میکنیم یا اگر نه خب معلومه با زنی که قبل از ما سکس کرده ازدواج نمیکنیم. یعنی واقعا شهاب تو حاضری با زنی که قبل از تو سکس داشته ازدواح کنی گفتم من ازوداج نمیکنم اگر هم بکنم بدون شک نمیتونم به چنین مسئلهی ابلهانهای فکر کنم... فکر کنم استدلال دیگری نداشتند و گفتند میدونی چیه « تو آدم نیستی.... اصلا آدم هم باشی ، مرد نیستی....» ( البته بعضی ها زیر لبی و مسخره گفتند احتمالا کلا نداره... برای همین هم هست رابطه نداره ...) من فهمیدم که ظاهرا مرد بودن من به اون پردهی مذکور زنان ربط دارد و تازه انگار مرد بودن از آدم بودن مهم تر است... چون گفتند تو اصلا آدم نیستی.. آدم هم باشم مرد نیستم یعنی انگار مرد بودن بالاتر از آدم بودن من است..... هنوز هم نفهمیدهام رابطهی بین مردانگی و آدم بودن من با خون لای پای زنان چیست ...اگر خونی احتملا باشد .... مرد و خون و پرده...!!!!
0 comments:
ارسال یک نظر