گوڵ وه خار
ئاواز: شه هرام نازری
شاعر:؟
دیده م وینه ی ئه ور ئازیز.. وههار گریانه...
جه رگم که واوه..دیده م.. سهوداو بریانه...
له سهر تا وه پا سیا بهرگمه...
بێ دوس قرچه قرچ ..ئازیز.. ریشه ی جهرگمه...
بی دوس قرچه قرچ دیدهم ریشه ی جه رگمه.
نه ماندهن تاقهت دیده کهم...
تاب و تهوانم... ئازیزم...
عشق تۆ سوزان...چاوه کهم...
مهغز ئوسخانم... دیده کهم..
یاهاااها هاهاررر دیده کهم....نویر چاوی..ئازیزم... دل و دینمی...گۆل وه خاک
له قهلهندهران دیدهم.. له قهلهندهران ئازیز...
بیاوان گهردم ئازیزم.... کهس خهوهر نهیری چاوم...
. کهس خهوهر نهیری دیده م وه سهودا گهردم....نازه نین
یا هاا هاااهاااررر.. دیده کهم...نویر چاومی. ئازیزم... دل و دینمی...گوڵ وه خاک
یارهب گریانم دیده م وینهی ئهور..
.یارهب گریانم دیدهم وینهی ئهور
.دیدهم وینهی ئهور وههار گریانه
جهرگم کهواوه و دیده م... سهوداو بریانه...
له سهر تا وه پا سیا بهرگمه...له سهر تا وه پا سیا بهرگمه
بی دوس قرچه قرچ..ئازیز..ریشهی جهرگمه..فی دوس قرچه قرچ
نهماندهن تاقهت دیده کهم..تابو تهوانم ئازیزم.
عشق تۆ سوزان...ئازیزم... مه غزئۆسخانم
یاهاهاهارررر دیده کهم...نویر چاومی ئازیزم.. دڵ و دینمی ..گوڵ وه خاک
یارب گریانم.... چشمهایم چون ابر..
چشم هایم چون ابر بهار گریان است
سرتا به پایم سیاه لباسم
نمانده طاقت.. دیده ام...
تاب و توانم...نازنین
عشق تو سوزاند مغز استخوانم
یاهاهاهار یا هاهاهاهایار...دیده ام.. نور چشممی... عزیزم... دل و دینمی گُل و خار
از قلندران..دیده ام... از قلندران...دیده ام بیابان گردم..نازنین
کس نمی داند... نازنین... سودایی تم... دیده ام
یاهاهاهاهایار... یاهاهاهایار...دیده ام. نور چشممی...عزیزم...دل و دینمی...گُل و خار.
[1] - من معمولا ترجمه ی آزاد رو دوست دارم اما از اونجا که این متن یه ترانه با صدای شهرام ناظری است و احساس می کنم شنونده دوست دارد همان ریتم و قرئت دقیق آن چه را که خواننده بر زبان می آورد، بشنود سعی کردم تا حد ممکن همان الفاظ را ترجمه کنم. بنابراین این ترجمه را صرفا یک ترجمه ی لفظ به لفظ بدانید.
[2] -دیده ام. به معنای چشم های من. یا نور دیده ام. یا توان بینایی من می باشد در زبان کوردی و لازم است که با ماضی نقلی دیدن اشتباه نشود.یعنی همانند همان الفاظ تحبیبی نازنین و عزیزم و..
[3] - قرچه قرچ. از جنس واژه های دوتایی است برای دلالت به بیان یک صوت یا صدا. و شاید معنای دقیقی که بتواند به ذهن خواننده فارس متبادر شود اصطلاح" جلز و ولز" باشد اما از آ« جا که از نظر خودم جلز و ولز بار عاشقانه و بیانگر این که جگر و قلبی که از عشق در حال سوختن است را نمی توانست انتقال دهد دقیقا از همان واژه ی کوردی استفاده کردم. در واقع «قرچه قرچ" صدایی است که مثلا زمانی که گوشت را در روغن داغ سرخ می کنیم. اگر دقت کرده باشید آن صداها که بر می آید صداهایی نیست که متبادر کننده حروفی چون"ج" یا"ز" باشد بلکه صداهایی چون "ق" و "چ" بیشتر به ذهن می آید.
کلیپ گل و خار با صدای شهرام ناظری
کلیپ گل و خار با صدای شهرام ناظری
4 comments:
دست شما درد نکنه، با ترجمهٔ شما بيشتر از پيش شنيدنش زيبا بود.
ممنونم
شهاب عزیز سلام
من هیچ سر رشته ای در شعر ندارموبرای لذت بردن ویادگیری قسمت های شعر وبلگ تو را مطالعه می کنم.با توجه به اینکه اصرا وتاکید داشتید که صدای سرخ شدن گوشت در ماهی تابه را همان طور که می شنوی ترجمه کنی 2 ایراد به تو دوست عزیز وارد است.اولا الزاما چیزی که ما می شنویم همان نیست که دیگران می شنوند مثلا فرانسوی ها هیچ وقت صدای خروس را قو قو لی قو قو نمی شنوند در حالی که زبان فرانسه مملو از قاف است بلکه آن را کوکولیکو می شنوند .دوم اینکه شما آدم به واقع دمکراتی هستید نباید بر دریافت خودت زیاد تاکید داشته باشید.راستش یک نفر فرانسوی خنده اش گرفته بود من می گفتم خروس قوقولی قو قو می کند ومی گفت خروس صدای قاف را بلد نیست!با سپاس
و من چقدر این روزها پر از واژه های قشنگ کردی شدم با شعرها و ترجمه های شما. واژه هایی که همیشه معادل فارسی اش را به کار می بردم.
فکر نکنم دیگه به کلاس آموزش خوندن و نوشتن زبون کردی هم احتیاجی داشته باشم. دارم راه می افتم. بدون اینکه بخوای یه کلاس مفت و مجانی راه انداختی
امیدوارم همیشه شاعر بمانی
ممنونم محمود عزیز نکته ی خوب و به جایی بود
ارسال یک نظر