۱۳۸۷ بهمن ۱, سه‌شنبه

مقاومت و مبارزه در کنار قلم ها برای دستیابی به آزادی

روزنامه نگاران کرد با صدور بیانیه ای تاکید نمودند:


مقاومت و مبارزه در کنار قلم ها برای دستیابی به آزادی


بدنبال تشدید فشارها بر مطبوعات کردی که در آخرین مورد آن دوهفته نامه "روژهه لات" به محاق توقیف رفت، دست اندرکاران مطبوعات لغو امتیاز وتوقیف شده در کردستان ایران بیانیه ای منتشر نمودند.امضا کنندگان این بیانیه که جمعی از شناخته شده ترین روزنامه نگاران کردستان و از طیف های مختلف هستند، با اشاره به  محدودیت های اقتصادی، امنیتی و سیاسی که مطبوعات کردی در چندسال گذشته با آن مواجه بوده است، ضمن اعتراض به روند موجود که عملا جامعه را به سوی انسداد هدایت می کند، نسبت به عواقب زیانبار این رویکرد غیر دمکراتیک هشدار داده اند. روزنامه نگاران کرد در عین حال اعلام کرده اند که در " مبارزه برای مردم سالاری "، به عنوان سربازان دمکراسی در عرصه ی قلم ، همواره نشان داده اند که با درک بهتر از آینده، اجازه نخواهند داد ساختارهای قدرت، اینگونه  "فراقانون نگر" و "لجام گسیخته از قانون"، به کار خود ادامه دهند. روزنامه نگاران کرد در این بیانیه همچنین تاکید نموده اند که تا در هم شکستن منافع خودخواهانه ی گروهی انحصارطلب برای دستیابی به مردم سالاری پایا ، در کنار قلم هایشان برای دستیابی به واژه مقدس " آزادی " مقاومت خواهند کرد.


 


لطفا متن کامل این بیانیه و اسامی امضاکنندگان آن را در ادامه ی مطلب بخوانید:


بیانیه ی دست اندرکاران مطبوعات لغو امتیاز وتوقیف شده در کردستان


مطبوعات با داشتن اهمیت ذاتی که مهمترین نتیجه ی آن تامین فرصت برخورداری انسان ها در ایفا نمودن اهمیت مستقیم خود در آزادی موثر است، دارای کارکردهای های دانشی، ارزشی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نیز هستند که علاوه بر تأمین تقاضاهای آگاهانه ی جمعی، در فرایند آموزش و پرورش، توسعه، ایجاد ارتباطات افقی میان مردم و  روابط عمودی در تعامل با نظام های حاکم و گسترش افق دید یک جامعه در توانمندسازی بهینه، نقش موثر سازماندهی خود را ایفا می نمایند. برهمین اساس، حتی نظام های خودکامه نیز از محوریت آنها آگاه و با اعتقاد ابزاری و ضمنی به حضور مطبوعات در عین هراس از "دگر اندیشی" ،به وجود " مطبوعات وابسته به دولت "، -" ظاهراً مستقل اما وابسته " و نهایتاً " ارگان حکومتی"-گردن نهاده اند. هر نظام حکومتی در تلاش است وجهه ی خود را به صورتی که در قالب یک یا چند روزنامه و رسانه در غیرمردمی ترین حالت اما شبیه  تکثر مطبوعاتی در نظام های توسعه یافته ی سیاسی به ساخت عملی در آورد و از این طریق به اعمال خود مشروعیت بخشد .


در سال های اخیر ، مطبوعات و روزنامه های انتشاریافته در کردستان، در عین مواجهه با محدودیتهای اقتصادی، امنیتی، نظامی و انتظامی، توانسته اند تا حدود زیادی نقش کارکردی خود را در جهت توانمندسازی اندیشه  انجام و در مخاطب قرار دادن سیستم حکومتی در منطقه برای پذیرش برخوردی عادلانه تر تلاش کنند. اما متاسفانه، بازوان اجرایی و قضایی نظام حاکم در کردستان ، اکنون  خود را در مرحله ای از تاریخ می بینند که هیچ رسانه ای را برنمی تابند و در مسیری قرار گرفته اند که با توقیف هر روزه ی مطبوعات کردی ، مسدود نمودن وبلاگ ها، سایت ها و هر آنچه نمود اطلاع رسانی صحیح و مبتنی بر حقایق است، جامعه را به سوی انسداد کامل هدایت می کنند .


توقیف ، لغو پروانه ، تهدید مدیران مسئول رسانه ها به منظور برکناری سردبیران ، خبرنگاران و هیات های تحریریه ، انتصاب های مبتنی بر ضرورت تایید صلاحیت از سوی نهادها ی امنیتی و انتظامی ، ممنوع القلم نمودن نویسندگان و روزنامه نگاران دگراندیش، نظارت بر محتوای روزنامه ها و هفته نامه ها پیش از چاپ در چاپخانه ها، تغییر محتوای روزنامه ها و هفته نامه های مستقل و خوش نام پس از تغییر در چیدمان اعضای تحریریه و سرانجام بازداشت و محاکمه و محکومیت روزنامه نگاران به بهانه های واهی و اتهامات بی پایه و اساسی نظیر تجزیه طلبی، تفرقه افکنی و دور کردن مردم از واقعیت ها به منظور جلوگیری از حضور هیأت منصفه ، محکومیت های طولانی مدت، تبعید و اخیراً تهدید به مرگ روزنامه نگاران و خانواده های ایشان، این تعبیر را بیش از پیش به ذهن متبادر می سازد که اگرچه روزنامه نگاری در ایران راه رفتن روی میدان مین است اما شاید روزنامه نگاری در کردستان، پاگذاشتن بر خود مین باشد .


سیستم اکنون مشکلات ناشی از اداره و کنترل استان های کردنشین و به عبارتی ناکارایی خود را به گردن مطبوعات انداخته و با توقیف و لغو پروانه ی هفته نامه های " پیام مردم " ، " پیام کردستان "، "ئاسو " ، " روژهه لات "، " کرفتو " ، "هاوار "، " ندای دانشجو " و  تهدید مطبوعاتی چون  " راسان " و " ژیوار " به برکناری سردبیر و هیات تحریریه و وادار نمودن ایشان به استعفا و تغییر در ماهیت و محتوای برخی نشریات پس از رفع توقیف به سبک و سیاق امنیتی و انتظامی، اکنون کردستان را به سوی مسیری پیش بینی نشده اما خطرناک هدایت می کند و شاید آنچه که می توانست منبعی برای بهره گیری از فرصت ها باشد اکنون با عارضه ای بسیار خطرناک به نام " تهدید " مواجه شده است .


متاسفانه اکنون " منافع ملی "، " مصالح ملی " و واژگانی از این دست ، یعنی منافع و مصالح گروهی کوچک که در رأس ساختار قدرت قرار دارند و آموزه ها و آزموده های ما در سالیان اخیر نشان می دهند که بنیان ها و مجراهای عملی آنان ، شکلی کاملاً ستمگرانه و به دور از عدالت و انصاف به خود گرفته اند .


آنچه امروز، قدرت حاکم نشان می دهد بیانگر یک تغییر اساسی در دور شدن از آرمان های اولیه، انحصارگرایی و دخالت در تمامی حوزه ها و نزدیک شدن به بیماری مهلک خودکامگی و استبداد است.


اکنون قوه ی مجریه بدون توجه به امر داوری و قضا و تصمیمات آن – دیگر مفهوم حقوق بشر و مردم سالاری به کنار – خود رسماً اقدام به غربالگری " خود منفعت طلب " از " دیگری حقیقت نگر "  نموده و با کوتاه کردن مسیر توقیف و لغو پروانه از مجاری قضایی دست به اقدام  می زند .


تلاش مطبوعات " حقیقت جو " و روزنامه نگاران " آزاد " در سال های اخیر در کشور به طور عام و کردستان به ویژه، برای حفظ  " نظم واقعی"  برخاسته از آگاهی جامعه و پرهیز از " انتظام " دست ساخته و پرهزینه دستگاه های گوناگون امنیتی ، نظامی و انتظامی بوده است و به همین خاطر، با پرهیز از " حداقل گرایی" ،" حداقل اندیشی" ، " ناحق نگری " و "چشم پوشی از واقعیات"در غیاب سایر نهادها ی جامعه مدنی بیشترین هزینه ها را به خاطر تصمیم سازی ها و تصمیم گیری های    "حق اندیش"، "عدالت جو" و "واقعیت نگر" خود پرداخته است .


واقعیت این است که اشکال مختلف کنترل و اعمال قدرت بر ارکان دمکراسی ، تعریف نقش مردم به عنوان نظاره گر و بعضاً سیاهی لشکر ، همچنین محروم نمودن ایشان از دستیابی به اطلاعات و اخبار صحیح و مطبوعات و رسانه های مستقل، نه تنها "واحدهای دمکراتیک تکثرگرا" را به بیرون از صحنه  نخواهد راند بلکه به تعریف "مفاهیمی عمومی از اندیشه ی سیاسی" و به تبع آن ، "ایده های فناناپذیر" خواهد انجامید که دیگر نه تنها هیچ تعاملی با اهداف تعیین شده توسط "منشور حکومتی" نخواهند داشت بلکه قیود وسیع به وجود آمده را دستمایه ی شناخت و شناساندن هرچه بیشتر ماهیت مردم سالاری و زندگی مردم سالارانه درچارچوب ارکان دمکراسی و به ویژه رکن چهارم آن       – مطبوعات – قرار خواهند داد .


روزنامه نگاران در " مبارزه برای مردم سالاری "، به عنوان سربازان دمکراسی در عرصه ی قلم ، همواره نشان داده اند که با درک بهتر از آینده، اجازه نخواهند داد ساختارهای قدرت، اینگونه "فراقانون نگر" و "لجام گسیخته از قانون"، به کار خود ادامه دهند و با گوشزد نمودن تبعات دهشتناک مسدود نگاه داشتن جریان آزاد اطلاعات، دمکراسی را لازمه ی حکومت مردم سالار پایا ، ضامن حقوق انسانی و تضمین کننده اراده ی مردمی می دانند . امروزه "جاذبه ی اخلاقی" حکومت های مردم سالار، تقریبا در همه جا پذیرفته شده است  و فراتر از آن ، اراده به آزادی  " و "اراده به دانستن"، عین فضیلت و انسانیت تلقی می گردد . باور ما آن است که دمکراسی به عنوان یک واژه ی فرآیندی، "جریان تبدیل کیفی انسان و دستیابی به انسانیت مقتدرانه" است و هیچکس با هیچ ابزاری نخواهد توانست مانع این "تکامل کیفی" شود.


"آگاهی های عمیقاً انسانی شده"، توقیف ، لغو پروانه ، تغییر در ساختار نرم افزاری مطبوعات با هدف تحریف و تغییر محتوا و بازداشت و محاکمه و محکومیت روزنامه نگاران و یاران قلم را برنخواهد تافت و مقاومت روزنامه نگاران کرد تا در هم شکستن منافع خودخواهانه ی گروهی انحصارطلب برای دستیابی به مردم سالاری پایا ، سرآغاز مبارزه ی نوین ما در کنار قلم هایمان برای دستیابی به واژه مقدس " آزادی  " خواهد بود .


 


 


  اسامی امضاکنندگان به ترتیب حروف الفبا:


1.       آزادیخواه،جلیل (سردبیر هفته نامه ی ئاسو)


2.       ابریشمی، عبداله (نویسنده و پژوهشگر)


3.       احمد زاده، امید (خبرنگار هفته نامه ی ئاسو, شورای تحریریه ی هفته نامه دیدگاه)


4.       اسدی، محمدتوفیق (نویسنده, پژوهشگر و روزنامه نگار)


5.       اسکندری، محمدرضا (نویسنده, پژوهشگر و روزنامه نگار)


6.       بیگی زاده، امید (دبیر سرویس خبر هفته نامه پیام مردم)


7.       توفیقی، محمدعلی (سردبیر دوهفته نامه های هاوار و روژهه لات در دور دوم)


8.       توکلی، خالد (نویسنده و پژوهشگر)


9.       تیفوری، منصور (هیات تحریریه ی روزنامه ی آشتی و هیات تحریریه ی فصلنامه ی ژیوار)


10.   جلالی زاده، جلال (مدیر مسئول سابق هفته نامه سیروان و عضو شورای سیاست گذاری   دو هفته نامه روژهه لات در دور دوم)


11.   چارداولی، حامد (مدیر مسوول ماهنامه ی ندای دانشجو)


12.   حاجی زاده، جلال (دبیر سرویس سیاسی و عضو هیئت تحریریه  ماهنامه راسان)


13.   حسن پور،عدنان (شورای تحریریه ی هفته نامه ئاسو)


14.   حسینی،عدنان (شورای تحریریه ی هفته نامه ئاسو)


15.   حسینی،ناهید (شورای تحریریه ی هفته نامه ئاسو)


16.   خدیو، صلاح الدین (شورای تحریریه هفته نامه ی پیام کردستان و شورای سیاست گذاری    دو هفته نامه روژهه لات در دوره دوم)


17.   خرمی، طاهره (نویسنده, پژوهشگر و روزنامه نگار)


18.   خوشحالی، بهزاد (هیات تحریریه ی هفته نامه ئاسو، شورای سردبیری ماهنامه ی ندای دانشجو و سردبیر فصلنامه ژیوار)


19.   رسولپور، سامان (نویسنده, پژوهشگر و روزنامه نگار)


20.   زارعی، مختار (نویسنده, پژوهشگر و روزنامه نگار)


21.   ساعدی، سعید (هیات تحریریه ی ئاسو، هیات تحریریه ی دیدگاه و شورای سردبیری ندای دانشجو )


22.   سلامی، اسعد (نویسنده، پژوهشگر و روزنامه نگار)


23.   سلیمانی، سامان (سردبیر دوهفته نامه روژهه لات در دور اول)


24.   سوران، حسینی (مدیر مسوول نشریه ی دانشجویی هاوری و خبرنگار هفته نامه ی کرفتو)


25.   شیخی، شهاب الدین (دبيرسابق بخش فارسي روزنامه‌ي آشتي و دبير سرويس اجتماعي ماهنامه گفتمان نو)


26.   صالح، ئاسو (هیئت تحریریه هفته نامه دیدگاه)


27.   طلوعی،رویا (شورای تحریریه هفته نامه ی ئاسو و سردبیر هفته نامه راسان)


28.   عبدالرحیم زاده، رحیم (دبیر بخش کردی دوهفته نامه های هاوار و روژهه لات در دور دوم) 


29.   قربانی فر، یونس (عضو هیئت تحریریه  ماهنامه راسان)


30.   قوامی، اجلال (دبیر گروه سیاسی هفته نامه پیام مردم)


31.   کبودوند،محمد صدیق (صاحب امتیاز و مدیر مسوول هفته نامه پیام مردم)


32.   کرد نسب، ئاکو (خبرنگار هفته نامه ئاسو، مسوول بخش خبر هفته نامه کرفتو و مدیر داخلی فصلنامه ژیوار)


33.   کردپور،خسرو (مدیرآژانس خبری موکریان و همکار هفته نامه های کرفتو،پیام مردم و راسان)


34.   کردستانی، بهزاد (نویسنده و روزنامه نگار)


35.   محمود، سعیدزاده (نویسنده، پژوهشگر و روزنامه نگار)


36.   مدنی، امین (مدیر اجرایی هفته نامه کرفتو و مدیر فنی فصلنامه ی ژیوار)


37.   مدنی، لیلا (مدیر مسوول هفته نامه  کرفتو و مدیر اجرایی فصلنامه ی ژیوار)


38.   مولودی، عبدالعزیز (نویسنده، پژوهشگر و روزنامه نگار)


39.   نوری، فریدون (نویسنده و پژوهشگر)


40.   ولدبیگی، بهرام (سردبیر سابق روزنامه آشتی)


 

1 comments:

روزه نامه گفت...

بابا ای وللللل به همتون

ارسال یک نظر