مطلبي كه ميخوانيد براي اثبات اهميت وبلاگ نويسي و كثرت و قدرت پوشش مخاطب در اينعرصه ي مجازي ميباشد و اگر به وبلاگ خودم اشارهكردهام به اين دليل بوده كه آمارهاي وبلاگ خودم به طور كامل در دسترسام بوده و قابل استناد بودهاست نه هيچ دليل ديگري.
باشد كه نويسندگان توانا و حتا جوان به نوشتن ترغيب و تشويق شوند آنهم در زمانهاي كه مطبوعات در محاق به سر مي برند و نيروهاي اهريمني بسياري ما را از نوشتن آنچه ميانديشيم باز ميدارند.
مطلب را در ادامه ی مطلب بخوانید..........
گذشتن از مرز 1000 نفر بازديد كننده در عرض كمتر از يك ماه
هيچ چيز وحشتناكتر از نداشتن مخاطب نيست(ميخاييل باختين)
براي من نوشتن اگر چه انگيزهاي برون ريزاننده از آنچه كه ميبينم و بدان ميانديشمميباشد، اما هر گز بر اين باور نبوردهام كه مثل بعضيها ژستهاي آنچناني بگيرم و بگويم كه من براي دل خودم مينويسم و از اين حرفها راستش خيلي هم به كساني كه از اين جملات بر زبان ميآورند نيز اعتماد ندارم چون بر اين باورم خود من هم اگرمطلبي را براي دل خودم مينويسم پس چرا آن را منتشر ميكنم. همانطور كه در مورد شعرهايام اين اتفاق افتاده است و من ميان هم نسلان خودم چه در نشريات فارسي و چه در نشريات كوردي كمترين تعداد شعر را منتشر كردهام.
تيراژ همواره يكي از عوامل تعيين كننده در ميزان موفقيت، كيفيت، بازگو كنندهي مقدار مخاطب پذيري و حتا گاه نوع عملكرد نخبهگرايانه يا پاپيولار بودن يك رسانه بوده است. براي شخص من نيز هميشه تراژ يك رسانه مهم بوده و يكي از دلايلي كه در كمتر نشريهاي كار ميكردم يا مطلب چاپ ميكردم اساسا به اين دليل بوده كه هميشه دنبال كار يا چاپ مطلب در رسانههاي در عين حال وزين و پر تيراژ بودهام و به تبع از آنجا كه متقاضياني مثل من بسيار بودهاند و ميان آنهمه رابطه و.. كمتر ميتوانستم در رسانههاي مطلوبم كار كنم. و به تبع كمترنيز فرصت به مطلبهاي من براي چاپ ميرسيد.اما هر زمان كه كار كردهام در يكي از نشريات پرتيراژ كار كردهام و نوشتهام زيرا به مخاطب اجباري» بيش از «مخاطب احتمالي» معتقد بودهام .اما نه به هر قيمتي و در هر رسانهاي.
اكنون به دلايلي كه در دو مطلب اوليهي اين وبلاگ نوشتم به وبلاگ نويسي روي آوردم.صادقانه بگويم از آنجا كه مدتها بود در رسانهاي به طور منظم كار نميكردم و بر اين باور بودم كه بيشتر مخاطبانام مرا فراموش كردهاند انتظار چنين استقبالي را نداشتم.از همان روزهاي اول و بدون تبليغاتهاي آنچناني براي خودم و وبلاگم و در حالي كه هيچ يك از شگردهاي معرفي و ثبت وبلاگ و... را بلد نبودم و هنوز هم بلد نيستم تعداد بازديد كنندگان و خوانندگان وبلاگم بيش از انتظار خودم و حتا ديگران بود.
از زمان راهاندازي وبلاگم در بعد از ظهر 21شهريورماه تا پريروز20مهرماه ميزان بازديدهاي واقعي(يعني افرادي كه وارد صفحه وبلاگ شدهاند و گر نه تا 20مهر آمار بازديدهايي كه ممكن بود چندباره باشد به بالاي 1400رسيده بود و هم اكنون كه اين مطلب را مينويسم آمار بازديد بيش از 1600 و آمار نفرات وارد شده بيش از 1100 نفر شدهاند) از 1000نفر تجاوزكرد و در 15 روز اول كارم ميانگين60بازديد به بالا و در 15روز دوم ميانگين بالاي50نفر را براي خودم حفظ نمودهام.
از سوي ديگر ميزان استقبال از بعضي مطالب و مورد لطف قرار گرفتن اين مطلبها گاه از سوي برخي سايتها به عناون مثال مطالبي كه در مورد زنان نوشتهام هركدام از سوي چندين سايت معتبر فمينيستي يا حداقل يك سايت مورد استفاده قرار گرفته است يا چاپ مطلب قفس را بسوزان در بيش از 8سايت كوردي وبيش از 15سايت فارسي زبان،خود به اهميت بالاي وبلاگ نويسي اشاره دارد.
با در نظر گرفتن اينكه اين تعداد بازديد كننده از بيش از 25كشور دنيا بودهاست.ابعاد بينالمللي تاثيرگزاري وبلاگ به عنوان رسانهاي اگرچه كوچك اما بلندآوازه را نشان ميدهند. به فرض آنكه10درصد از اين افراد به طور اتفاقي و .. هم وارد شدهباشند باز هم اين مقدار از مخاطب قابل احترام و تامل است.
براي قابل اهميت بودن اين موضوع كافي است يك وضعيت مثالي را در نظربگيريم. به فرض به قول يكي از دوستان بخواهيم يك سخنراني براي خود در موضوعي برپاكنيم با همهي ابزارهاي تبليغي خود و حتا موسسهاي كه سخنراني را تدارك ميبيند مگر تعداد مفيد كساني كه جمع ميشوند به بيش از 60نفر خواهد رسيد؟ اما همين مطلب را اگر در وبلاگت منتشر ميكني جمعيتي بيش از 60نفر ان را به درستي و سر حوصله ميخوانند آنهم نه فقط در يك اتاق دربسته بلكه در عرصهاي با انتشار و برخورداري از مخاطباني بيش از چندين كشور دنيا.بنا به دلايلي كه آمد به راحتي ميتوان از قدرت تاثير گزار وبلاگ صحبت نمود و آن را اگرچه يك رسانهي كوچك اما جدي نام نهاد.
همه این ها به این معناست وقتی برای وبلاگ من که همانطور که گفتم نه از ابزارهای تبلیغی خوبی برخوردارم و نه در آن حد هم توانا و شناخته شده امُ اما باز این همه مخاطب وجود دارد پس جا بری نویسندگان توانا و خوش قریحه و بخ ویژه جوان بسیار فراخ است.اری این جا مخاطب هست پس بنویسیم.
از سوی دیگربه اين بهانه از همه دوستان آشنايان و حتا دوستان ناديده كه بندهرا مورد لطف قرار دادهاند سپاسگزاري خودم را اعلام ميدارم و باز هم ميگويم منتظر و نيازمند نظرات منتقدانه و مشفقانهتان خواهم ماند
3 comments:
سلام دوست عزیزم
وبلاگت خیلی خیلی باحاله
من کلی حال کردم
امیدوارم که با تبادل لینک موافق باشی
اگه موافق بودی من رو با عنوان :
@metalsoft-co - اس ام اس|عکس خفن|موبایل@
لینک کن و بعد بیا بگو با چه اسمی بلینکمت
موفق باشی
بای تا های
وێرای دەستخۆشی لە كاك شەهابی بەڕێز بۆ ئەو نووسینە جوانانەی و ئەو وێبلاگە پڕ نێوەرۆكەی، پێشنیار دەكەم جارو بار بە كوردییش بنووسی.
سلام . امروز با وبلاگ شما آشنا شدم و از خواندن مطالب مفید و قلم زیبایتان لذت بردم. به خصوص که دغدغهها و بسیاری از دلمشغولیهای خود را اینجا یافتم. اخیرا به رشتهی جامعه شناسی بسیار علاقمند شدم و قصد دارم امسال برای فوق لیسانس رشته ی انسانشناسی شرکت کنم. شاید به زودی در این زمینه از راهنماییهای شما استفاده کنم.
فقط اگر جسارت مرا ببخشید خواستم نکتهای را بگویم. در چند جای نوشته هایتان غلطهای املاییای دیدم که مطمئنا ناشی از کمبود وقت و سرعت عمل در نوشتنتان است. چون در این مدت کوتاه مطالب زیاد وبسیار خوبی نوشتید. از آنجاکه من نیز در وبلاگم دچار این مشکل هستم و از تذکر بعضی دوستان در این زمینه خیلی خوشحال میشوم جسارت کردم و چند موردی را برایتان خواهم نوشت. البته تفاوت من با شما اینجاست که اشتباهات من همگی ناشی از بی دقتی و بیحوصلگی و سواد کم است نه مانند شما زیاد بودن مطالب و فرصت کم.
در قسمت معرفی خودتان در پاراگراف آخر به جای " تفاسیر " نوشته شده " تفاصیل" . در بخش ادامهی مطلب آخرتان در اواخر پاراگراف دوم به جای کلمهی " تیراژ" نوشته شده " تیراط" ودر اواسط پاراگراف چهارم به جای " نفرات وارد" این عبارت سر هم نوشته شده است و چندی دیگر از این موارد که البته اهمیتی ندارد فقط چون دیدم شما به شعور و حضور مخاطب اهمیت می دهید قطعا نوشتن شکل صحیح کلمات خواننده را در درک سریعتر و آسانتر کمک خواهد کرد. باز هم جسارت مرا ببخشید.
در ضمن بسیار خوشحال خواهم شد به وبلاگ من هم سری بزنید و مرا از نظرات خود آگاه گردانید.
ارسال یک نظر