۱۳۸۷ مهر ۱۶, سه‌شنبه

کاهش حکم هانا عبدی و روسیاهی برای زغال

از سه روز پیش من از کانال های شخصی از شکستن حکم هانا عبدی که در حکم قبلی دادگاه به ۵سال حبس در گرمیه محکوم باخبر شده بودم اما اخلاقا منتظر اعلام رسمی آن از سوی دکتر شریف وکیل هانا و روناک بودم. تا امروز خبرآن را در سایت تغییر برای برابری دیدم.  که در آن دکتر شریف از کاهش حکم ۵سال در تبعید هانا به یک سال و نیم  در شهرستان رزن  در استان همدان خبر داده اند. ..



از سه روز پیش من از کانال های شخصی از شکستن حکم هانا عبدی که در حکم قبلی دادگاه به ۵سال حبس در گرمیه محکوم باخبر شده بودم اما اخلاقا منتظر اعلام رسمی آن از سوی دکتر شریف وکیل هانا و روناک بودم. تا امروز خبرآن را در سایت تغییر برای برابری دیدم.  که در آن دکتر شریف از کاهش حکم ۵سال در تبعید هانا به یک سال و نیم  در شهرستان رزن  در استان همدان خبر داده اند.



در واقع به غیر از کاهش زمانی حکم محل تبعید هم شاهد کاهش فاصله ی زمانی شده است و این امر خوش حال کننده است. اگرچه خوشحالی واقعی آزادی و  اعلام بی گناهی این جوان پویا و فعال است.


اما یک نکته در گفتگوی دکتر شریف جلب توجه می کند و آن اعلام ممنوع الملاقات شدن هانا و روناک از هفت روز پیش به دلیل اقدام به اعتصاب غذا می باشد که این خبر روشن کننده ی کذب بودن ادعاهای عده ای ناجوان مرد که نه تنها توان حمایت و یا اعلام موضع در برابر اعتصاب غذای زندانیانیان سیاسی- مدنی کورد را نداشتند بلکه به طرز شرم آوری جایی که خود جمهوری اسلامی هرگز اعلام کذب بودن اعتصاب غذا را نکرده بود فریاد دروغین بودن این اقدام بی سابقه را داشتند و نقش جمهوری اسلامی را به نیکی به جا آوردند و...


اکنون باید یاد همان ضرب المثل بیافتیم که می گوید زمستان می رود و رو سیاهی برای کلاغ می ماند.دوستان عزیز این روزها قطعا با هر شکلی و به هر شیوه ای خواهد گذشت و فردا روز ما و شما می مانیم و کارنامه ای که مطمئنا در پیش گاه مردم فردا در دستمان خواهد بود راستی اگر فردا روز از شما سوال کردند که زمانی که عده ی کثیری در زندان ها در اعتصاب غذا به سر می بردند شما چکار می کردید؟گمان نمی کنم روی تان بشود بگویید مقاله ی تحلیلی در مورد کذب بودن یا واقعی بودن  خبر عده ای که از جانشان گذشته بودند می پرداختیم...نمی دانم شما که امروز روی تان شد چنین کنید شاید فردا هم روی این کار را هم داشتید...


به امید آزادی همه ی زندانیان سیاسی و امید آن که روشنفکر مابان ما به دنبال رفتار و تفکر و کنش واقعی روشنفکری باشند نه فقط ادعا و پرستیژ آن.

6 comments:

توار گفت...

کاک شهاب دستوو خوش به تایه بت که سعی کرده هواله که به دروستی به گینی

دوست گفت...

سلام به شما دوست گرامیخوشحال انسانی نه از رنگ انسانهای امروزی بلکه صادق پیدا شد

توفیقی گفت...

سلام
کاک شهاب کاش روزی برسد که دیگر نه کمیته ای برای پیگری بازداشت ها نیاز باشد و نه امضایی برای آزادی و پرواز کبوترها تا آن روز..............

رهگذر گفت...

نمي دانم چرا ولي خوشحال شدم .

ماجد گفت...

بحران در قمارخانه های بازار آزاد سرمایه داری جهانی !
اگر دهقان هندی نتواند دیون بانکی خود را باز پرداخت کند خودکشی می کند و بعد از اینکه خودکشی کرد، بانک ها زن و بچه اش را وادار به بردگی در پلانتاژها و سنگ بری ها می کنند تا دیون دهقان را بپردازند. اگر کارگر یا کارمند یا بیکار آمریکائی نتواند اقساط خانه اش را بپردازد، جایش در کنار خیابان در کنار بقیه بی خانمان هاست. اگر دولت هند برای نجات دهقانان هندی، به آنها کود و بذر با قیمت های سوبسیدی بدهد یا دولت آمریکا برای ممانعت از بی خانمان شدن آمریکائی هائی که قادر به پرداخت اقساط خانه هایشان نیستند دخالت کند، می گویند این "سوسیالیسم" است و باعث تحریف عملکرد "بازار" می شود. اما 700 میلیارد دلار چیست؟ بزرگترین یارانه ی دولتی در تاریخ است. اما برای اینکه ماهیت آن را بپوشانند اسم دیگری به آن داده اند. رئیس بانک مرکزی آمریکا اسم آن را گذاشته است: "خرید سهام ها به قیمت زمان بلوغ"! همه می پرسند، این واژه ی جدید دیگر چیست؟ توماس لایر، اقتصاد دان و مدیر سابق شرکت وام مسکن "فنی می" جواب می دهد: « البته همه می دانند، "خرید به قیمت زمان بلوغ" یعنی خرید آن به قیمت بالای بازار.» (نقل شده در هرالد تریبون 25 سپتامبر- جیمز سافت- مقاله ی: بعید است که طرح بزرگ ضد ورشکستگی موفق شود)
بقیه ی این مقاله ی جالب را در سایت العربیه بخوانید :
http://www.alarabiya.net/views/2008/09/29/57422.html

عقاب ایران گفت...

سلام دوست عزیز وبلاگ زیبایی داری.خوشحال میشم اگه به ماسری بزنی.منتظرت هستم.

www.oghabeiran.blogfa.com

ارسال یک نظر