منتشر شده در: روزانلاین
به طرز باورنكردنياي نسبت بههمهي سالهاي گذشته در ماه رمضان كه ماه مهماني خدا و ملاطفت و مهرباني براي مسلمانان به شمار ميرود اقليت مذهبي مسلمان سني تحت بي سابقهترين فشارهاي عقيدتي، رواني، تبليغاتي و حتا جاني و مالي از سوي تندروهاي مذهبي شيعه قرار گرفتند و دولت هم هيچگونه اقدامي براي امنيت جاني و حيثيتي و عقيدتي اين گروه از شهروندان خويش انجام نداد و تا به امروز هم در سكوت به سر برده است. دامنهي اين فشارها تا جايي ادامه پيدا كرد كه مولوي عبدالحميد اعلام كرد كه "اگر اين برخوردها و فشارها ادامه داشتهباشد مردم اهل سنت در بارهي شركت در انتخابات رياست جمهوري آينده تجديد نظر خواهند كرد و امكان آن وجود دارد كه حتا در انتخابات شركت نكنند".
اما اين اتفاقات از چه زماني و با چه ويژگيهايي روي دادهاست كه داد اعتراض سنيها تا اين سطح بالا آمدهاست؟ نوشتار زير اشاره به برخي از اتفاقاتي است كه در اين مدت بر سنيها در ايران رفته است.
اما اين اتفاقات از چه زماني و با چه ويژگيهايي روي دادهاست كه داد اعتراض سنيها تا اين سطح بالا آمدهاست؟ نوشتار زير اشاره به برخي از اتفاقاتي است كه در اين مدت بر سنيها در ايران رفته است.
اگر چه سنيها در قوانين جمهوري اسلامي مذهبشان به رسميت شناخته نميشود و از حق انتخاب شدن براي رياست جمهوري برخوردار نيستند و به طور عرفي در 30سال گذشته اگرچه محدوديت قانوني وجود نداشته اما هرگز هيچ فرد سني مذهبي به مقام وزارت هم نرسيده، اما به طور كلي در قانون اساسي قرار بر اين است كه آنان مورد احترام و در انجام امور مذهبي خود آزاد باشند زيرا كه در اصل دوازدهم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران "دين رسمي ايران اسلام و مذهب جعفري اثني عشري است" و ضمن لايتغير اعلام كردن اين امر براي ابد مقرر ميدارد كه "مذاهب ديگر اسلامي اعم از حنفي، شافعي، مالكي، حنبلي زيدي داراي احترام كامل ميباشند و پيروان اين مذاهب در انجام مراسم مذهبي، طبق فقه خودشان آزادند".
از سوي ديگر و در اصل يازدهم همين قانون "دولت جمهوري اسلامي ايران موظف است سياسيت كلي خود را بر پايه ي ائتلاف و اتحاد اسلامي قرار دهد و كوشش پيگير به عمل آورد تا وحدت سياسي، اقتصادي و فرهنگي (نه تنها در عرصهي داخلي بلكه) جهان اسلام را تحقق بخشد".
اما با اين همه اتفاقاتي كه طي كمتر از دو ماه اخير در برخورد با سنيها روي داده نشان از نوعي تندروي بي سابقه و فشارهايي بيواهمه ميدهد.اگر چه اين اقدامات هيچكدام از سوي دولت يا نهادهاي دولتي رخ نداده است اما مصون ماندن عاملان و عدم پيگيريهاي قضايي و امنيتي نسبت به مواردي كه در زير به آنها اشاره ميشود نشان ميدهد كه مرتكبشوندگان اين اعمال و فشار ها خود را مصون از هر گونه آسيبي ميبينند براي همين است كه ظاهرا به اعمالشان بي محابا ادامه ميدهند.
شايد بتوان آغاز رسمي اين اتفاقات را از تخريب "مدرسهي ديني امام ابوحنيفه عظيمآباد زابل" مورد بررسي قرار داد؛ ظاهرا سال گذشته بازماندگان موسس اين مدرسه، به خاطر دعوا بر سر ارث و به باور اهالي منطقه به تحريك برخي ارگانها، اين مدرسه را مسلحانه تصرف و اساتيد و طلاب را از مدرسه اخراج نمودند. بعد از اين جريان، بنابر تقاضاي اهالي روستاي عظيمآباد که در نزديکي لوتک قرار دارد، مدرسه به آنجا منتقل شد و در طول اين مدت محل سکونت طلاب خانههاي قديمياي که مردمِ محل آنها را يا وقف مدرسه نموده و يا موقتاً و به صورت امانت در اختيار طلاب قرار داده بودند، بود.اما همين وضعيت نيز ظاهرا براي برخي قابل تحمل نبود تا اينکه بالاخره سحرگاه روز چهارشنبه 6 شهريور ماه، نيروهاي مسلح با استفاده از لودرها و ماشينآلات سنگين، به اين مدرسه يورش بردند و کليه اتاقها، حجرهها و کانکسهاي طلاب و نيز خانههاي امانتي مردم را با خاک يکسان و تعدادي از طلاب اين مدرسه را به مکان نامعلومي منتقل کردند.
پيشتر از آن و در اواسط مرداد ماه "مولانا احمد حفظهالله" از علماي برجستهي اهل سنت بعد از اينکه توسط دادگاه ويژه روحانيت به مشهد احضار شد به مکان نامعلومي انتقال يافت به گونهاي که هيچ خبري از وي در دست نبود و اجازه ملاقات با هيچ کس را نداشت، بعد از يک ماه که در بازداشت بود، در اواسط شهريور ماه از مشهد به تهران منتقل شد. علت احضار و بازداشت وي همچنان در هالهاي از ابهام قرار دارد.
همچنين بعد از جريان تخريب مدرسه عدهاي از بستگان مديريت مدرسه و نيز بعد از ظهر روز سه شنبه 19\6\87 مولوي محمديوسف اسماعيلزهي يکي از اعضاي پايگاه اطلاعرساني اهل سنت ايران در مسير منزل خودش توسط نيروهاي امنيتي دستگير و بازداشت شد.
از سوي ديگر در ماه رمضان يك سي دي كه به وسيلهي بلوتوث هم ميان موبايلها در شهرهاي كردستان پخش شده بود كه حاوي دو سخنراني يك روحاني شيعه بر منبر است كه شديدترين توهينها و ركيك ترين فحاشيها راعليه معتقدان به مذهب سني به كار ميگيرد و ضمن آنكه همهي كساني را هم كه منادي وحدت ميان شيعه و سني هستند به تمسخر ميگيرد از دولت درخواست ميكند به سنيها شناسنامه ندهند تا مبادا جمعيت قانونيشان افزايش يافته و فردا مدعي حقوق بيشتري شوند. پخش اين تصاوير ميان مردم موجي از احساس تحقير و ناراحتي را بهدنبال داشت و واكنشهايي را هم از سوي برخي ائمه ي جمعه شهرهاي كردستان برانگيخت.
در اتفاقات ديگري در كمتر از يك هفته دو روحاني سني در مهاباد و پيرانشهر به طرز مشكوكي(كه مردم محلي اين مرگها را ترور عنوان كردهاند)به ضرب گلوله از پاي درآمدند. در واقع چند روز بعد از ترور ابوبکر تينا؛ روحاني اهل سنت و امام جماعت يکي از مساجد مهاباد توسط افراد مسلح ناشناس، در حالي كه تنها دو روز از عيد فطر گذشته بود، ابوبکر قادرياني يکي ديگر از روحانيون اهل سنت در شهرستان پيرانشهر نيز در مقابل منزل خود به ضرب گلوله از پاي درآمد. همزمان منابع محلي کردستان از احضار امام جماعت يکي از مساجد اهل سنت در شهرستان سردشت به وزارت اطلاعات اين شهرستان خبر دادند.به نوشته اين منابع ابوبکر قادرياني از فعالين مذهبي بود که با مجوز مراجع صلاحيت دار به تدريس مسائل مذهبي ويژه اهل سنت در اين شهرستان اشتغال داشت؛او پيش از اين چندين بار توسط دادگستري شهرستان احضار شده بود. تاکنون هيچ شخص و يا گروهي مسئوليت ترور اين دو روحاني اهل سنت درکردستان را برعهده نگرفته اگرچه دو روز بعد از ترور روحاني مهابادي يک منبع آگاه به نقل از فرمانداري اين شهر خبر از دستگيري چهارتن به ظن دست داشتن درترور وي داد. اما پس از آن مقامات محلي و استاني در قبال اين دو حادثه سکوت کامل اختيار کرده اند.
اما اين تنها اتفاقاتي نيست كه در مناطق سني نشين روي دادهاست زيرا همگان از تلاش ناكام ماندهي سنيهاي تهران در تمام اين سالها براي احداث يك مسجد براي سنيها در تهران خبر دارند و در شهرهاي غير سني نشين نيز ظاهرا اهل تسنن براي انجام فريضه ي نماز جماعت با مشكلاتي رو به رو هستند.
بنا به گزارش سايت سني آنلاين (پايگاه اطلاعرساني اهل سنت ايران) نماز جمعه روستاي ماد آباد واقع در استان زنجان تعطيل شد. نماز جمعه اين روستا که مردم چندين روستاي اطراف نيز جهت اقامه نماز جمعه به اين روستا مي آمدند، بعدازهجوم افراد مسلح به اين مسجد و تهديد نمازگزاران و مردم روستاي مذکور، تعطيل شد.همچنين برخي ديگر از خبرها حاکي از اين است که در برخي از مناطق اهل سنت اين استان، روحانيوني از اهل تشيع در بعضي از روستاها مستقر شده اند و به بيان مسايل عقيدتي- مذهبي خويش مي پردازند. بر اساس برخي گزارشهاي محلي مردم اهل سنت اين مناطق مورد تهديد قرار گرفته و بالاجبار ملزم به شرکت در جلسات و کلاسهاي درس اين روحانيون شده اند. اين در حالي است كه حدوددو ماه پيش تعدادي از فعالان اهل سنت زنجان توسط اداره اطلاعات بازداشت شدند.دستگيري اين افراد که از نخبگان و فرهنگيان سرشناس استان زنجان نيز به شمار مي آيند، پس از آن صورت گرفت که تعدادي از اين نمازگزاران اهل سنت در نظر داشتند در يکي از منازل اين شهر نماز جماعت برگزار نمايند.
موج اين فشارها و تهديدات رواني و عملي باعث نگراني بسياري در ميان فعالان حقوق بشر و نيز مردم اهل سنت در ايران شده است. اينها در حالي است كه همان طور كه در بالا به نص قانون اساسي اشره كردم قاعدتا نبايست با اهل سنت چنين برخوردهايي صورت گيرد زيرا طبق قانون آنها بايد احترام ببينند و در مراسم مذهبي و انجام فرايض ديني خود آزاد باشند. از سوي ديگر يادمان نرود كه ما اگر هم به هيچ آيين و مذهبي معتقد نباشيم اما وظيفه داريم كه در مقابل همه ي اشكال تبعيض قد علم كرده و مانع از آن بشويم كه گروهي به دلايل جنسيتي، زباني، نژادي، اقتصادي و قومي مورد تبعيض قرار بگيرند.
نوشتن اين مطلب از سوي نگارنده نه ربطي به اختلاف مذهبي بين شيعيان و سنيها دارد و نه جانبداري ويژه و يا نقد هرگونه اعتقاد مذهبي، بلكه تنها سويهاي حقوق بشري دارد و نشان دادن گوشهاي از رنجي است كه به برخي ديگر از شهروندان ايران به دلايل مذهبي ميرود.
منبع: روزانلابن دوشنبه۲۹مهر
10 comments:
واقعا درسته. ظلمهای زیادی بر اقلیتهای مذهبی هموطنمان جاری است. این مدت اخیر یکی از دوستان برادرم که یک کشیش پروتستان در هامبورگ آلمان است تصمیم گرفت که کمکهای مردمی کلیساشو به بچههای پرورشگاه و معلولین بهزیستی ورامین که کم و بیش براشون کمک جمعآوری میکنم اختصاص بده. فقط از نظر قانونی مشکلش این بود که باید این پول رو به یک کلیسای پروتستان در تهران واریز کنه و اونها این پول را یا به من یا مستقیم به بهزیستی واریز کنند . فکر میکردم خیلی کار آسونیه و با صحبت با اولین کلیسا در تهران این پروژه عملی میشه ولی باور نمیکنید که تا امروز دو ماهه که با بیشتر کلیساها صحبت کردم ولی هیچکدام از کشیشها با این کار موافقت نکردند . خیلی عصبانی بودم ولی وقتی با یک دوست مسیحی شدهام صحبت کردم کمی به آنها حق دادم. دوستم میگفت که از طرف دولت فشار بسیار زیادی روی کلیساها و مسیحیها و خصوصا مسیحی شده ها هست . تا جایی که ظرف یک سال اخیر چند تا از کشیش ها را به صورت ناشناس کشتند و جنازههایشان را در اطراف شهر انداختند. یا چند مورد پس از تهدیدهای افراد ناشناس بچههایشان را دزدیدند و کشتند. و خیلی ها را هم به اتهام جاسوسی سیاسی و گرفتن بودجه از کشورهای خارج برای فعالیتهای سیاسی دستگیر کردهاند. کاری به دستهبندیهای مذهبی ندارم که از اساس این نوع نگرش مذهبی را درک نمیکنم ولی فقط در تایید حرف شما خواستم گوشهای دیگر از ستمهای انسانی را بگویم که دل آدم را به درد میآورد .
با سلام
عنوان اقلیت برای اهل سنت صحیح به نظر نمی رشد چون تداعی کننده اقلیت های کم جمعیت مسیحی و زرتشتی و یهودی است در حالی که جمعیت اهل سنت ایران بالغ بر 15 تا 20 میلیون نفر است و عمده ی مرز های کشور را در اختیار دارند .
اهل سنت ایران در مناطق کردستان آذربایجان کرمانشاه بوشهر هرمزگان بلوچستان خراسان گلستان و گیلان و غیره سکنی دارند و در تعدادی از استان های مذکور اکثریت مطلق را دارا هستند و در حالی این فشارها را در گذشته و حال تحمل می کنند که نحوه ی تعامل اهل سنت با شیعه ها در داخل و خارج ایران با تعامل حکومت شیعه با اهل سنت در ایران بسی فرق دارد .
در حالی که در تمام شهرهای سنی نشین که فاقد جمعیت شیعه است حداقل یک حسینیه وجود دارد که مورد احترام سنی ها بوده حکومت شیعه از تحمل وجود مساجد سنی در شهرهای شیعه ی دارای جمعیت سنی به شدت ابا دارد و در موارد بسیاری اقدام به تخریب آنها نموده است از جمله نمونه ی بیان شده و نمونه مساجد قروه نقده مسجد فیض در مشهد با سابقه ی 600 ساله که تخریب و به محل پارک زنان صیغه ای تبدیل شد !
شهر تهران پایتخت دارای حداقل جمعیت یک میلیون نفری اهل سنت است و اهل سنت تهران از کسب مجوز تاسیس مسجد سالهاست باز مانده اند و برای ادای نماز جمعه به سفارت خانه های کشورهای عربی می روند !
بسیاری از کشورهای اسلامی که دارای جمعت محدود شیعه هستند پست های حکومتی بسیاری را به شیعه ها واگذار کرده اند از جمله عربستان با جمعیت شیعه چند صد هزار نفری برای سالها سفیر این کشور در ایران فردی شیعه بود ولی واگذاری پست سفیر یا استاندار برای اهل سنت در کشور ولایت فقیه از محرمات است وزارت و رئاست جمهور که جای خود دارد !
بهتر است عنوان جمهوری اسلامی ایران به امارت شیعه حاکم بر ایران تغییر یابد .
ایا مردم ایران بهتر نیست چشم های خود را باز کنند اهل سنت در ایران شامل اقوام مختلف کورد عرب بلوچ و ترکمن و تالشی وغیره است که علاوه بر مطالبات مذهبی دارای مطالبات قومی و ملی نیز هستند در فردایی دگر که ایران مورد تهدید و تهاجم خارجی واقع گردد آیا توقع وفاداری و اتحاد از اقوام مذکور توقع به جایی خواهد بود ؟
با این عملکرد قطعا جواب منفی است .
به امید واقع بینی روشنفکران ایرانی و اصلاح عملکرد شوونیستی و آپارتاید گونه حاکمان ایران !
با سلام
نمی دانم اهل سنت تاوان چه چیزی را می پردازند؟
خشونت عریان بستری غیر از ترس و واخوردگی ندارد و مسلما غیر از نفرت به بار نخواهد آورد.
دیگر مطالب را هم خواندم البته با تاخیر. نویسنده باید بنویسد همانطور که بایدهای دیگر دیگران را باید صورت دهد.
امیدوارم تحلیلها و مقالات بیشتری از تو ببینم.
سلاو به ریز!
چاوه روانی وه لامتم.
اتحادیه اروپا روز گذشته طی یک بیانیه، نقض حقوق اقلیتکرد در ایران را محکوم کرد و خواستار لغو حکم اعدام پنج فعال کرد شد :
http://www.dw-world.de/dw/article/0,2144,3546081,00.html
اینجوریم که میگی نیست
از وضع پیش امده برای اهل سنت واقعا متاسفم انها برادران دینی ما وبا ما از هر نظر در کشور حقوق مساوی دارند اما چه باید کرد که حکومتی که بااساس قرار دادن یک قرائت رسمی از دین حکم می راند وضع از این بهتر نخواهد واین نه تنها برای بردن سنی بلکه برای شیعه ها همین قرار می باشد الان شعار حکومت ما این است که در دنیا همه کافرند جز مسلمانان واز مسلمانان نیز همه انها در راه خطا هستند جز شیعه ها واز شیعیان نیز فقط شیعیان دوازده امامی در راه صحیح قرار دارند واز از این دوازده امامی ها هم فقط پیروان ولایت فقیه در راه درستند بقیه هیچ فرقی با دیگر کفار ندارند واینو در عمل هم حکومت نشان داد مثلا خانه نشین کردن مراجع تقلید بزرگی مانند ایت الله العظمی شریعتمداری تا دم مرگ برخورد کینه توزانه با ایت الله خویی به خوبی این سخن را اثبات میکندواز طرفی نباید فراموش کرد که خود شخص رهبر با اهل سنت عداوت ویژه دارد مثلا خراب کردن مسجد فیض در مشهد ویا درگیری ها با اهل سنت دربلوچستان و به حاشیه راندن اهل سنت از مدیت کلان کشور همگی از این منظر قابل تحلیل است که با این کارشان جز نا امن کردن کشور وبه تحلیل بردن منابع کشور در کارهای پوچ هیچ سودی دیگری ندارد
نمونه این کارهای عبث را در اول انقلاب تا همین اواخر در کردستان واذربایجان غربی دیدیم قتل وکشتار زنان بچه ها وکشته شدن سربازان بی تقصیر در شهر های کرد نشین برای ما ایرانی ها عبرت کمی نیست نباید گذاشت حادثه قارنه فراموش شود نباید گذاشت بدبختی های مردم مظلوم سردشت که هر روز با بمباران وحشیانه رژیم بعثی عراق روبه رو بودندوحتی مزه بمب های شیمیایی را چشیدند فراموش کرد در حالی که دولت وقت عراق دست سنی ها بود وکسانی که ادعای پان عربیسم داشتند وهمین دولت سنی عرب بزرگترین فجایع را در ایران برای عربها وسنی ها به بار اورد نمونه اش کشتار های هویزه خرمشهر که هرگز از یاد ما ایرانی ها نخواهد رفت ووجدان بشریت برای همیشه داغدار همچنین فجایعی خواهد بود اما در ایران کسی این فجایع را از چشم سنی ها نمیبیند بلکه از چشم اقلیتی میبیند که در عراق حاکم شدند وبه اسم سنی ها این بدنامی را به بار اوردند والان دقیقا وضع سنی ها در ایران برابر است با وضع شیعیان در عراق زمان صدام واخر کلام اینکه ما شیعه هادر تبعیت از راه وروش پیامبر اسلام همه گی سنی هستیم وبرادران اهل سنت هم در پیروی از پیامبر وخاندان پاک ایشون همه گی شیعه هستند یعنی شیعه وسنی دو روی یه سکه هستند .
http://farzin.kurdblogger.com/
به راستی شیخی و نه مر له شیخ مه محمودیش چاکتری
ارسال یک نظر