۱۳۹۰ دی ۱۰, شنبه

دعاى مسلمان ها كه نشد، بلكه دعاى مسيحى ها بگيرد

فكر كنم آغاز سال ميلادى ٢٠٠٣ بود كه شب گذشته اش، يكى از كنال هاى ماهواره اى كوردى، كوردهاى مسيحى را نشان مى داد كه در پايان مراسم مذهبى شان براى آزادى و سربلندى مردم كوردستان دعا مى كردند، فرداى آن روز سودبير روزنامه گفت:" كاك شهاب اين همه اين مسلمان ها دعا كردند نتيجه اى نداشت، بلكه دعاى اين مسيحى هاى عزيز مستجاب شود. بهار آن سال اتفاقاتى رخ داد و البته و متاسفانه جنگى درگرفت، اما در كوردستان كم ترين جنگ و با كمترين هزينه ى نظامى، رويدادها به سمتى رفت، كه بخش زيادى از كوردستان إزاد شد، فدراليسم تصويب شد، زبان كوردى زبان رسمى در جهان سياسى و فرهنگى لقب گرفت. كوردها در تصميم گيرى سياسى و مشاركت سياسى بلندترين پست هاى ممكن را هم در كوردستان و هم در دولت مركزى در دست گرفتند و...
دوم : يك زمانى اينجانب شيخ مستجاب الدعوه اى بودم و ميان دوستانم اين مسئله تا حدى باور شده بود. دوستى داشتم كه هميشه كارش به مشكل بر مى خورد مى گفت يا شيخ دعا كن مرا. من هم هميشه جوابم اين بود، دعا كن كه " وقت دعا" ميسر شود و دست دهد. القصه يك بار آمد و دقيقا جمله اى را نوشته بود و گفت لطفا دقيقا همين دعا را بكن و در ادامه گفت دفعه ى قبل گفتم دعا كن كه دكترا قبول شوم دعات مستجاب شد ولى اهواز قبول شدم من منظورم دانشگاه تهران بود تازه آن را هم به شرط بورس قبول شده بودم. خلاصه اين خداى جناب عالى ظاهرا بايد همه چيز را بايد برايش توضيح بدهي:))
حالا هدف از اين دو قصه ى كوتاه اين بود كه عرض كنم، اكنون كه آغاز سال نو به مبدأ ميلاد مسيح است، ظاهرا اميدى به دعاى مسلمان ها نيست بنابراين از هم وطنان مسيحى بخواهم كه لطف كنتد براى آزادى و سربلندى مردم كوردستان و به ويژه پايان اين كشتارها و قتل و عام ها و نيز براى آزادى و سربلندى و تغيير وضعيت اجتماعى و سياسى جامعه ى ايران دعا كنند و آرزوى سالى نكو را براى همه ى ما داشته باشند. ولى لطفا با دقت و توضيح ذكر شود كه اين تغيير و تحولات از مسير جنگ و كشتار و خونريزى صورت نگيرد. خوب به قول شازده كوچولو آدم كف دستش رو كه بو نكرده يو هو ديدى دعا گرفت و آن موقع بيا و درستش كن:)))

0 comments:

ارسال یک نظر