آیا بحران غزه یک بحران در ابعاد جهانی است؟آیا وظیفه ی کسانی که نام روشنفکر را یا به دوش خود نهاده اند و یا به دوشش شان گذاشته شده تنها بر این بنا نهاده شده که بیانیه ی مخالفت اعدام با فلان کس و آزدی بهمان کس را امضا نمایند یا در حوزهی مسائل جهانی تنها در حد این است که نسبت به پیروزی اوباما واکنش نشان دهند و مقاله ویادداشت و تحلیل بنویسند یا آن که جذابیت بصری سارا پیلین آن ها را وادار نماید که رای به پیروزی مک کین قبل از انتخابات آمریکا بدهند؟ یا این که نسبت به برابری حقوق زنان و ظلمی که نسبت به کارگران می رود بنویسند و با اعدام نوجوانان زیر۱۸سال برای حفظ موقعیت روشنفکر نمایی مخالفت کنند؟ آیا حتا در صورت تلاش برای روشنفکرنمایی همهی توان روشنفکرنمایی ما حتا, تا همین حد است؟
گر چه همه ی این سوال ها هر کدام پاسخ مثبت دارند و می تواند درست باشد؟ اما چگونه است که یک هفته از بحران غزه می گذرد و بسیاری از ما زبان در کام کشیده ایم و هر لاطائلاتی می نویسیم جز یک اشاره ی کوچک به کشتار نزدیک به ۵۰۰نفر که فعلا سازمان ملل با همه ی مهربانی های آشکارش با اسراییل بیش از ۶۰نفر از آنان را زنان و کودکان و غیر نظامیان اعلام کرده است. یا عده ای منتظر آن اند که تعداد از نظر آن ها به حد فاجعه برسد همان طور که در صحبت های خصوصی برخی هست که هنوز آن قدرها هم نیست بالاخره در یک جنگ ساده هم همین تعداد کشته میشوند!! و غافلاند که به گفته ی آدورنو به هنگام سخن گفتن دربارهی فاجعه، حرف زدن از تعداد و کمیت فاجعه و حماقت است.
خوب می توانیم چد دلیل و البته توجیه ساده و آشکار برای این اقدام عده ای در نظر بگیریم که معروف ترین آنها دلایل زیر است
۱-یکی از طرفین درگیر معادلات فلسطین و لبنان و اسراییل جمهوری اسلامی است و ما که یا سر مخالفت و یا سر انتقاد به جمهوری اسلامی دارییم نگران آن هستیم که هرگونه موضع گیری ما به همراهی با مواضع جمهوری اسلامی بیانجامد و این برای پرستیژ همیشه منتقد و زاویه دار ما نسبت به جمهوری اسلامی, می تواند حکم فاجعه را داشته باشد.از سوی دیگر ممکن است مورد سو استفاده ی جمهوری اسلامی قرار بگیرد و در آن صورت هم آب به آسیاب سیاستهای جمهوری اسلامی, که مورد انتقاد ماست, ریخته ایم.
۲-مدت هاست که ژست مخالف جریان آب گرفتن خود به نوعی باعث جلب توجه است و زمانی که همه ی سمت و سوهای انتقاد به سوی اسراییل باشد آن وقت ما می تواینم در یک حرکت غافل گیرانه و روشنفکرمابانه سمت و سوی انتقاد را به فلسطینی ها برگردانیم و از کشته شدن اسراییلیها به دست حماس و دیگر گروه های مسلح فلسطینی صحبت کنیم خوب ما که مدت هاست چنین موضعی را انتخاب کرده ایم امروز تنها کار ممکن برایمان سکوت کردن است
۳-از سوی دیگر فلسطینی ها و گروه های مسلحی چون حماس خود مرتکب رفتار های غیر انسانی نسبت به دشمن شان اسراییل می شوند که غیر قابل انکار است. نیز برخی از این گروه ها به ویژه حماس که امروز در واقع یک طرف به وجود آورنده ی فاجعه است وابستگی تشکیلاتی عقیدتی و حتا تسلیحاتی به برخی کشورهای دیگری دارند که از جمله سودبرندگان همیشگی لاینحل باقی ماندن معادلات صلح خاورمیانه به ویژه صلح اسراییل و فلسطین هستند. این موضوع نیز خود باعث می شود که نیروی بازدارنده ای در ما به وجود بیاید که نسبت به چنین وضع اسف باری موضع نگیریم.
اما همه ی این ها حتا اگر درست باشد که بسیاری از آن ها هست اما آیا باز می تواند دلیل و توجیه خوبی برای بی واکنشی ما باشد؟ این که نسبت ما با قضیه چقدر است و نسبت ما با برخی گروه های درگیرماجرا چگونه است و روابط معادلات چند مجهمولی از این دست که آیا در این میان حق اسراییلیان تضییع می شود یا فلسطینیان و این که محکوم کردن ساده ای کشتاری که اکنون در حال جریان است به نفع کدام یک از گروه ها و کشورهای درگیر ماجرا تمام می شود نمی تواند از این حقیقت جلوگیری کند که اکنون و در این لحظه عده ای دارند جان خود را از دست می دهند و من سکوت کرده ام؟؟؟
10 comments:
سلام
مقاله شما را در اندیشکده جامعه شناسی زنان خواندم نظرمرا راجع به نوشته تان آنجا خواهم داد اما منم در مورد غزه با شما موافقم ولی هروقت سروصدای سیمای ملی در مورد ماجرایی بیش از حد بلند میشود منکه شخصا بی اعتماد میشم
سلام
مثل همیشه عالی بود.
من با خودم عهد کردم تا این جنگ سروسامان نگیرد یا مطلب جدید ننویسم یا اگر قرار است مطلبی جدید بنویسم باید راجع به این قضیه هم بنویسم .حق با شماست
مطلب زیبایی بود آفرین من یکی همان مطلب مختصر را با نگرانی نوشتم اما حقیقتا دغدغه ی واعتراض همه ی ما نگرانی از کشتار زنان و کودکان مظلوم است حال این جنایت در هر کجا و توسط هر گروهی و دولتی صورت گیرد محکوم است .
کانون نویسنگان ایران با صدور بیانیه ای خطاب به اتحادیه ی نویسندگان عرب حملات هوایی اسراییل به باریکه ی غزه را به شدت محکوم کرد این موسسه با شعار "به كشتار تبهكارانه مردم غزه پایان دهید" از کلیه نویسندگان ،شاعران ،روشنفکران وآزادی خواهان خواست تا از مردم غزه در برابر "تروریسم دولتی" دفاع کنند ودر بیانیه ی خود نوشت :"در برابر تروریسم دولتی و ماشین جهنمی كشتار و سركوب رژیم اسرائیل از مردم غزه و فلسطین دفاع كنیم ".
کانون نویسندگان ایران با نژادپرست توصیف کردن دولت اسراییل افزود "در برابر نژادپرستی و توسعهطلبی ارضی رژیم اسرائیل و جنگ مذهبی از مردم فلسطین و غزه پشتیبانی كنیم" ودر عین حال خواهان اعتراض به آنچه که " كشتار و تروریسم از هر دو سو" نامید شده است .
این کانون که مشهورترین تجمع روشنفکران ونویسندگان در ایران است ضمن دعوت به پایداری در برابر " استفادهی ابزاری مرتجعان سراسر منطقه از مردم فلسطین و ستم تاریخی كه بر این مردم میرود" شد ، خواهان به پاخواستن جهانیان برای " پایان دادن به محاصرهی غزه و كشتار و سركوب مردم " فلسطین
سلام جناب کسی نگفت مسئله حق گیری است یا حق با چه کسی است من یه بار در مورد شما به اشتباه فکرهای خیلی مثبتی کردم که بعدا اطافیان هوشیارم کردند که تو یه معلوم الحالی هستی در بهترین نقطه ی تهران نشستی و به هیچ عنوان بویی از درد نمی دانی پس بی خود از این ادا و اطوارها در نیار که آدم با خوش فکر کنه که خوشی زده زیر دلت و از آنجا که آنها که این اطلاعات را در مورد شما به من دادند کاملا افراد موثقی هستند حرفشان را باور کردم . تازه شما که دم از کرکوک و ترکیه و... می زنید فکر می کنی دم زدن از اینها و نوشتن چند شعر دادائیستی و چند تکه کاغذ و اداد و اطوار در آوردن و ژست گرفتن درد بسیاری از مردم بر می دارد .اگه افرادی چون تو از جامعه کم بشن خیلی وضع ما بهتر خواهد شد
ایا این که بگوییم روشنفکر کوتاهی کرده و تعهد نداره و این مساله باید بیشتر تکرار بشه و محکوم بشه نوعی جلوه نمایی روشنفکرانه و فرق نهادن خود با دیگران نیست و خارج از موضوع صحبت کردن و اشاره به ایده های بیرونی روشنفکران و شیوه نقد را تحلیل کردن برای مطرح کردن خود نیست در رابطه با این فاجعه مقصراصلی حماس و طرفدارانش است نماینده حماس و حزب ا... در نیویورک در حالی که عکس صدام در دست دارند به تظلم خواهی مردم غزه برخاسته اند ابعاد مساله را جستجو کنید و بعد نظر دهید
ایا این که بگوییم روشنفکر کوتاهی کرده و تعهد نداره و این مساله باید بیشتر تکرار بشه و محکوم بشه نوعی جلوه نمایی روشنفکرانه و فرق نهادن خود با دیگران نیست و خارج از موضوع صحبت کردن و اشاره به ایده های بیرونی روشنفکران و شیوه نقد را تحلیل کردن برای مطرح کردن خود نیست در رابطه با این فاجعه مقصراصلی حماس و طرفدارانش است نماینده حماس و حزب ا... در نیویورک در حالی که عکس صدام در دست دارند به تظلم خواهی مردم غزه برخاسته اند ابعاد مساله را جستجو کنید و بعد نظر دهید
مدیر وبلاگ:چیستای عزیز ممنونم از لطف و تواضع ات.در جواب چند نکته هست با همه ی آن چه که ایمان دارم بخش زیادی از نگاه های ضد قومیتی یاملیتی را از خود دور کرده ای. اما
اول:همه ی ما دیده ایم که خیلی از دوستان با این که هم خودشان فارس اند و هم مخاطبان شان اما هم برای نویسنده ی وبلاگ کامنت انگلیسی می گذارند و هم انگلیسی جواب می دهند حتا من فرانسه را هم دیده ام. در جنین موارد ما نه تنها اعتراض نمی کنیم.بلکه احساس کلاس بالاتری هم می کنیم.اما اگر به قول شما یک ترک یا یک کورد جواب دوستش را به زبان خودش بدهد احتمالا دچار تعصب قومی است.
دوم:کلیت حرف شما درست است و حتا من آن اوایل تصمیم گرفتم به احترام خواننده های غیر کرد گرامی ام کامنت های کوردی را ترجمه کنم. اما اولا وقت میبرد و دوما از سوی دیگر به گمان ام آن خواننده ی کرد هم احترامی دارد اگر می خواست فارسی بنویسد خوب می نوشت.
سوم:علاقه ی بزرگوارانه ی شما را ارج می نهم و اما به گمانم قبول داشته باشید که این جا خانه ی مجازی من است چگونه انتظار دارید هم زبانان من وقتی به خانه ی من می آیند با من به زیبان دیگری غیر زبان مادریم حرف بزنند؟
چهارم:آن یک نظری هم که خودم به کوردی جواب داده بودم. دلیل خاصی داشت. این حق خصوصی را در مورد وبلاگم به من بدهید.
شاد و آزاد و سربلند باشید
سهلام كاك شههاب ههمیشه دهست خۆشیت پێ ئهڵێم ئهمجارهیان لهبهر ئهوهیه دیسان به كوردی دهستخۆشیت پێبڵیم!! نهزهر نادهم لهسهر ئهو بابهته تهنیا ئهونده دهڵێم نفرهت له ههموو شهڕێك. لهگهڵ ئهوهی من كوردم بهڵام ئینسانییهت لهسهرهوهی ههموو باوهرێكمه، بهڵام جار جار شوڤینیستیی نهتهوهكانی دیكه وام لێدهكهن لهگهڵ ئهوانیش به زمانی خۆم قسه بكهم. ئهگهر نهڵێن ئهوهش بۆخۆی شهرێكه، ههرچهند بۆ حاڵی كردنیان به زمانی خۆیان بدوێین باشه، وهك ئهوهی تۆ به فارسی دهنووسی ئاواتی سهركهوتنت بۆ دهخوازم و ههر بهردهوام بیت
ارسال یک نظر