۱۳۸۷ بهمن ۱۳, یکشنبه

شعر- سی سالگی

 

این شعر برای تولد 30سالگی و سال های دهه ی 30 عمر



هیچ کەس نە سڵاو نە بای بای
لە سی ساڵەیی من ناکات!



پشت لەخۆرەتاو
رولەو جادانەی
سیمام لە ئاوێنەکانی جەحانم دا
بڵاو دەبێتەوە
ئێرە نیشتمانی من نەبوو...




 شعر و ترجمه ی فارسی آن را در ادامه ی مطلب بخوانید


هیچ کەس نە سڵاو نە بای بای
لە سی ساڵەیی من ناکات!




پشت لەخۆرەتاو
رولەو جادانەی
سیمام لە ئاوێنەکانی جەحانم دا
بڵاو دەبێتەوە
ئێرە نیشتمانی من نەبوو...




 جهان زبڵدانی خولیاکان‏ و خەونەکانی مرڤە
چوار مانگە
زبڵدانی ئەم پیاوە
تەنیا
چەن نامەی نیوە نوسراوو
چەن سیگاری نیوە سووتاوو
چەن دەسماڵی نیوە تەڕە



سواڵکەری کوڵانەکە دەڵێ:
ئاغا لە جیاتی مردوەکانت...
-ئاغا مردوەکانی من لە جیاتی من
سی ساڵە لەوێ....
بەهەشت یا جەحانم؟؟!!
فەرق ناکا...
شوێنێ توی تیا نەبی
نوێژ ناکەم

10ساڵ لەمەو بەر
کورێکی باش بووم


ئێستا نە کورێکی باشم
نە پیاوێکی جێی متمانە


هیچ کەس نە سڵاو نە بای بای لە سی ساڵەیی من ناکات



ترجمه:

هیچ کس

 برای 30سالگی من دست تکان نمی دهد



پشت به خورشید

رو به جاده هایی که

صورتِ من

در آیینه های جهنم منتشر می شود

اینجا سرزمین من نبود!





جهان زباله دان رویاها و آرزوهای انسان است

چهار ماه است

زباله های این مرد

تنها

چند نامه ی نیمه نوشته و

چند سیگار نیمه سوخته و

چند دستمال نیمه خیس است



 گدای کوچه می گوید:

آقا به نیابت از مردگانت....

-آقا مردگان من به نیابت از من

30 سال است در آن جا

بهشت یا جهنم؟!

فرقی نمی کند

جایی که تو نباشی

نماز نمی خوانم!





10سال پیش از این

پسر خوبی بودم

حالا نه پسر خوبی هستم

نه مرد قابل اعتمادی





هیچ کس برای 30 سالگی من دست تکان نمی دهد



 پی نوشت: ۱-من امشب و در همین ساعتی که این شعر را منتشر کردم وارد۳۴سلگی شدم.

۲-شبی که ۳۰ساله شدم دوستم پویا از من پرسید حالا که وارد سی سالگی شده ای چه احساسی داری؟ راستش در آن لحظه حس خاصی نداشتم یا توان توضیحش رو نداشتم اما چند روز بعد این شعر سراغم آمد.

۳-من فونت کوردی ندارم برای همین کمتر کوردی می نویسم امشب در یکی از سایت هایی که می توان کوردی تایپ کرد این شعر را تایپ کردم و اینجا کپی کرده ام به این امید که هم قابل خواندن باشد هم هدیه ای به خوانندگان کوردم باشد که مطمئنا شعر رابه زبان کوردی بیشتر می پسندند

8 comments:

کوردوَ گفت...

سه‌روه‌ر سالار چوچانی، زۆرترین په‌نجه‌ره‌ و كه‌مترین دیوار... سه‌ر بده‌ن

در به در گفت...

بهت تبریک میگم ولی من همیشه از رسیدن روز تولدم هراس دارم چون چند قدم به مرگ نزدیک تر می شم.
...
بهاری دیگر آمده است
آری
اما برای آن زمستان ها که گذشت
نامی نیست
نامی نیست
...

اصلاح طلب فعال گفت...

دوست عزیز سلام
با امید و آرزوی بسیار زیاد ، دستان گرم شما را برای همکاری در خصوص دفاع از حقوق همه انسان هایی که هر روز توسط قدرت ها پایمال می شود ، می فشاریم .

شه مال گفت...

شهاب عزیز تولدت مبارک .هنوز مزه قرمه سبزی 29 سالگی زیر زبانم است انشاالله در 31 سالگی دوباره تجربه اش می کنم.

الهام خضرایی منش گفت...

من چیزی نفهمیدم ولی تولدت مبارک

الهام خضرایی منش گفت...

اوپسسسس

گفتم که من سوتی زیاد دارم

متاسفانه اصلا" دقت نکردم که مطلب ادامه دارد.

به من حق بده نزدیک عید ...دو سه کلاس و برنامه و تغییر دکوراسیون خانه مرا مجبور به هول هولکی خواندن می کند.

حالا ولی فهمیدم
قشنگ بود.

ناشناس گفت...

dar ruze tavalode si salegim ino khundam va mamnun,

شهاب الدین شیخی گفت...

تولد‌های بعد از سی سالگی‌تان همیشه مستدام و شاد باد

ارسال یک نظر