۱۳۸۷ بهمن ۲۸, دوشنبه

اگر

تو کودکی شرور و
من پیرمردی دور
تو ننشسته در چادر ماه و
من دراز کشیده بر تاق آفتاب
اگر نزدیک تر می آمدی
کسوف می شد و
از تابیدن
بر این جهان بیهوده
راحت می شدم

1 comments:

ناشناس گفت...

عجب؟؟؟؟؟؟؟

ارسال یک نظر