روزنامه ی اعتماد، روزنامه ای «میانه» رو
منتشر شده در: روزنامه اعتماد
روزنامه ی اعتماد یکی از روزنامه های شناخته شده زیر عنوان «روزنامه های اصلاح طلب» است. این شناخته شدگی به دو دلیل صورت گرفته،اول آن که، این روزنامه در سال های اوج گفتمان و حاکمیت اصلاح طلبی در ایران پا به عرصه ی روزنامه نگاری نهاد و دوم به این دلیل که هم گردانندگان و هم سویه نگاه و مطالب اش اصلاح طلبانه بوده ،هم در روش و هم در اهداف.
اما این حضور بعد از تجربه ی مبسوط مردم از فضای مطبوعاتی فعال و شاداب و پیشروی بود که روزنامه هایی چون جامعه، صبح امروز و خرداد و... بنا نهاده بودند. ز این رو در آن زمان، برای مردم و جامعه ی مطبوعاتی روزنامه ای می توانست جذاب و مورد پسند قرار گیرد که یا پیشروتر و یا حداقل در حد همان روزنامه های موجود قادر به تولید گفتمانی رسانه ای باشد. اما بدون شک به دلیل محدود شدن فضای مطبوعاتی و برخورد شدید و بی سابقه ای که با روزنامه نگاران و روزنامه داران شکل گرفت، ناخودآگاه یا شاید هم آگاهانه مشی و روشی «میانه» را در بر گرفت. این وضعیت ما را مجبور می سازد که برای ارزیابی موفقیت این روزنامه، به یک استدلال قیاسی متوسل شویم
روزنامه ی اعتماد را می توان یک روزنامه ی حرفه ای و فنی در نظر گرفت. با تقسیم بندی و ساختار سازی تعریف شده در ارائه ی سرویس ها و صفحه های مشخص و قابل تعقیب برای خوانندگانش. از نظر فرمی نیز از گرافیک و ابعاد طراحی مناسب و قابل دفاعی برخوردار است.
اما اگر بخواهم با دیدی نقادانه به روزنامه نگاه کنم باید بگویم که این روزنامه متاسفانه به معنای واقعی «میانه» است. زیرا در این عصر رسانه ای، توقع از رسانه ای مانند روزنامه، دیگر ارائه ی «خبر» نیست. زیرا یک خواننده ی حرفه ای اکثر خبرهایی را که دیروز غروب روزنامه قبلا از«بسته شدن» و ارسال به چاپ خانه قرار است فردا منتشر کند، شب قبلش در انواع و اقسام رسانه های الکترونیکی و دیجیتالی مطالعه کرده است. بنابراین توقع من از روزنامه «تحلیل» آن خبرها، توسط روزنامه نگاران حرفه ای کشور یا سرزمینی است که روزنامه در آن منتشر می شود.
به اعتقاد من از منظر جذب نویسنده های حرفه ای در حوزه ی روزنامه نگاری، اعتماد نتوانسته است توفیق چشم گیری را به دست آورد و ما کم تر شاهد قلم زنی مستمر و متداوم از سوی تحلیلگران حرفه ای مطبوعات در این روزنامه بوده ایم.اگرچه نویسندگان و اندیشمندان صاحب فکری به ویژه در حوزه های اقتصاد و... در این روزنامه مقاله های شان منتشر می شود اما منظور من مقاله نویس یا اندیشمندان نیست بلکه منظور روزنامه نگار خرفه ای است.
نکته ی دیگر که باز قابل توجه است تربیت نیروهای حرفه ای و نخبه در حد تبدیل شدن به «نام»ی قابل تامل در حوزه ی روزنامه نگاری است. زیرا اگر از سویی انتظار من از یک روزنامه این است که محلی باشد برای نوشتن روزنامه نگاران حرفه ای، از سوی دیگر انتظار ثانویه این است که در کنار این نیروها، در طول زمان نیروهای جوان (چه از لحاظ سنی چه از لحاظ تجربه)را به عنوان روزنامه نگار حرفه ای به جامعه ی مطبوعاتی معرفی کند. یعنی از چنین بستری برخوردار باشد که توان تربیت و بالنده نمودن عده ای جدید را به عنوان روزنامه نگار در خود داشته باشد. این مطلب نه به معنای جسارت به دوستان عزیز و صاحب قلم من که در اعتماد قلم می زنند، می باشد و نه انکار همه ی روزنامه نگارانی است که قطعا به توانایی در این نشریه قلم می زنند، بلکه منظور «چهره» نمودن عده ای شاخص است که ما بگوییم فلان روزنامه نگار محصول اعتماد است. به عنوان مثال اگر زمانی حرفه ای ترین نویسندگان مطبوعات ایران در روزنامه ای به نام «جامعه» قلم می زدند ما در کنار آن ها شاهد رشد نیروهای چون محمد قوچانی نیز بودیم که امروز در 33سالگی سابقه ی سردبیری چندین نشریه را برای خود مهیا نموده است. یا روزنامه ای همانند شرق، که خود از همان آغاز پا نهادن به عرصه ی مطبوعات استیل و ساختار نوینی را چه در فرم و چه در محتوا به جامعه معرفی کرد از باسابقه ترین نیروها تا جوان ترین نیروها در آن قلم می زدند، اما در نهایت چندین روزنامه نگار جوان را به جامعه ی مطبوعاتی در سرویس های مختلف به ما معرفی کرد،باید از یاد نبریم که کسانی چون رضا خجسته رحیمی(سیاسی و تاریخ)،امید مهرگان(اندیشه)، و... مثال های اندک از این دست می باشند.
از نظر فرم و محتوا هم باید ذکر کرد که سبک این روزنامه تفاوت آشکاری با روزنامه های دیگری که ما شاهدش بوده ایم نداشته است. و هرگز نتوانست در این زمینه هم ارائه دهنده ی یک فرم تازه در صفحه آرایی و گرافیک مطبوعاتی باشد. امری که ما در روزنامه هایی همانند «جامعه»،«صبح امروز»، «شرق» و..شاهد آن بودیم. جسارت در تازه بودن و ارائه شکل و شمایل نوین در گرافیک، صفحه بندی، نوع استفاده از عکس و... امری است که می تواند جذابیت بصری ای را به خواننده ی روزنامه منتقل کند که هنگامی که روی دکه روزنامه را می بیند توجه اش به سمت آن جلب شود.
این که بخواهیم در فضایی900کلمه ای و در یک ستون روزنامه ای هم چون اعتماد را با همه ی ویژگی هایش نقد کنیم کاری سخت است و تنها می توان به یکی از زوایای آن اشاره کرد. شاید قابل تامل ترین نکته در مورد روزنامه ی اعتماد،ماندگاری و بقای آن در روزها و سال هایی باشد که بیش از 300 نشریه در این سرزمین توقیف شده است. و این از سویی نشان از مدیریت و تدبیر گردانندگان آن است و از سوی دیگر مشی متعادل و میانه روانه ی آن و پرهیز از جنجال و هوچی گری های مطبوعاتی باشد. اما این میانه روی این خطر را هم به همراه داشته که متاسفانه روزنامه ی اعتماد در زمینه های دیگر هم از راه«میانه» حرکت کرده است. راه میانه هم امکان ارائه ی تحلیل گر میانه و نویسنده ی میانه و فرم و ظاهر میانه را هم به همراه خود می آورد.
منبع:روزنامه ی اعتماد/شنبه۲آذرماه۱۳۸۷/ص۸
لینک مطلب در اعتماد:http://www.etemaad.ir/Released/87-09-02/224.htm
1 comments:
سلام کاک شهاب
من مه تله به که تم له روزنامه خویندو
زور زوقم کرد به راسی
زوریش جالبوو ریک و پیک نووسیبووت
نووسینت هه ر به ر دوام بیت و ئیمه یش هه ر چاوه وانین
ارسال یک نظر