۱۳۸۷ بهمن ۸, سه‌شنبه

دیدار با سیمین بهبهانی

بعد از این که در آخرین ساعات روز جمعه به فرودگاه رفتیم و در جمعی صمیمی و خودمانی به پیشواز سیمین بهبهانی رفتیم تا از او به خاطر قبول زحمت اش برای قبول دریافت جایزه ی سیمون دوبوار در سال۲۰۰۹ که به کمپین یک میلیون امضا تعلق گرفته بود,تشکر نماییم. روز یک شنبه ششم بهمن ماه هم در یک بعد از ظهر زمستانی با تنی چند از فعالان جنبش زنان و اعضای کمپین یک میلیون امضا به خانه ی سمیمن بهبهانی رفتیم. دیدار با این زن سال دیده  اما شاداب و پر امید دیدار دوست داشتنی بود. این که زنی در سنی بالای ۸۰سال این قدر نسبت به یک جنبش اجتماعی حامعه اش احساس مسئولیت و تعلق بنماید که رنج سفر را در طول ۳روز بر شانه هی امیدوارش تحمل نماید و برای این که جایزه ای را که حق جنبش اجتماعی زنان ایران می داند به دست آنان برساند این راه را برود و برگردد برای من احترام درونی بیشتری نسبت به این انسان برمی انگیخت......

بعد از این که در آخرین ساعات روز جمعه به فرودگاه رفتیم و در جمعی صمیمی و خودمانی به پیشواز سیمین بهبهانی رفتیم تا از او به خاطر قبول زحمت اش برای دریافت جایزه ی سیمون دوبوار در سال۲۰۰۹ که به کمپین یک میلیون امضا تعلق گرفته بود,تشکر نماییم. روز یک شنبه ششم بهمن ماه هم در یک بعد از ظهر زمستانی با تنی چند از فعالان جنبش زنان و اعضای کمپین یک میلیون امضا به خانه ی سمیمن بهبهانی رفتیم. دیدار با این زن سال دیده  اما شاداب و پر امید دیدار دوست داشتنی بود. این که زنی در سنی بالای ۸۰سال این قدر نسبت به یک جنبش اجتماعی حامعه اش احساس مسئولیت و تعلق بنماید که رنج سفر را در طول ۳روز بر شانه های امیدوارش تحمل نماید و برای این که جایزه ای را که حق جنبش اجتماعی زنان ایران می داند به دست آنان برساند این راه را برود و برگردد, برای من احترام درونی بیشتری نسبت به این انسان برمی انگیخت.


سمیمن بهبهانی با تمام امید و آرزوی اش نسبت به جنبش زنان احساس مسئولیت می کرد و در این دیدار از دغدغه های اش در راستای پیشبرد هرچه بهتر این جنبش گفت و البته با کمال تواضع ابراز می داشت که حرف های او تنها پیش نهاد است و نه برآمده از موقعیت اجتماعی و حتا تجربی او.


گزارش کامل این دیدار  شامل عکس ها و متن گفتگوها و بحث ها را که توسط آیدا سعادت نگاشته شده در لینک زیر ببینید:


من خوش شانس بودم که بی دردسر رفتم و برگشتم

5 comments:

دوست گفت...

حرفهات را خواندم
حرفهایم را بخوان
بدون تعصب
به وبلاگ من بیا ونظر بده
من به نظر تو نیاز دارم
www.mor11.blogfa.com

رائوشا گفت...

سلام.
وبلاگ شما رو کاملااتفاقی دیدم. وقتی عنوان وب شما رو دیدم "نه از جنس خودم نه از جنس شما "کنجکاو شدم که ببینم این وب چه جور وبیه؟؟و از چه جنسیه...
توضیحات شما رو در مورد عنوان وبلاگتون کامل خوندم.روراست حرف میزنید. که خودش خیلی هنره...البته به خاطر کمبود وقت نتونستم تمام مطالبتون رو بخونم.اما همون هایی که خوندم اونقدر حرف برای گفتن داشت که در اولین فرصت دوباره به این وبلاگ بیام و بقیه رو بخونم...پس تابعد
در پناه حق..موفق باشید.

ماهرخ گفت...

سلام.وبلاگ خيلی خوبی دارين.من تازه وبلاگمو شروع کردم.خوشحال می شم از نظر شما هم برای بهبودش استفاده کنم.

ساحت نگاه گفت...

سلام مطلب زیبایی بود . آری شاعران حقیقی این چنینند به قول سهراب / شاعران وارث آب و خرد و روشنی اند ،

شكرا گفت...

شعر بگو شهاب الدين!‌ بازهم شعر بگو!

ارسال یک نظر